بايد جواب بدهيم. هر كداممان، هر كارى انجام بدهيم، يك روز جواب مىخواهد، انتقاد بكنيم، يك روز جواب مىخواهد؛ انتقامگيرى باشد، يك روز جواب مىخواهد؛ و بدرفتارى باشد، يك روز جواب مىخواهند از ما. اين را ما بايد حتماً توجه بهش داشته باشيم و داريد توجه؛ يعنى، هر كس مسلمان است، اعتقاد به اينكه معاد است و همه چيز دست آن، در آن جا رسيدگى مىشود، و حاضر است، اين جزو اعتقادات اسلام است. بنا بر اين، نبايد اگر فرض بفرماييد كه رئيس جمهور رفت و ديگرى آمد، رئيس جمهور برود كنار و مأيوس بشود؛ نه، بايد او برود يك كارى كه ازش مىآيد بكند و دلبستگى هم به او داشته باشد، به عنوان اينكه يك كارى است دارد مىكند، نه به عنوان اينكه يك مقامى است دارد. اگر انسان در خودش ادراك كرد كه من بروم آن بالا را بگيرم، بداند كه اين كار، يك كار شيطانى است، اين كار ازش نمىآيد. اگر در ذهنش اين است كه برويم يك كارى انجام بدهيم براى جمهورى اسلام، اين كار الهى است و ازش هم كار مىآيد. اين محكى است كه انسان خودش غالباً مىتواند تشخيص بدهد. گاهى هم البته اشتباه دارد؛ يعنى، گاهى هم بر خود انسان مخفى است يك مسائلى.
تديّن و تعهد، معيار تصدى مسئوليت
بنا بر اين، اگر چنانچه همين دولت شد و همين اشخاص شدند، كه كارشان [را] انجام مىدهند؛ اگر اين نشد و يك كس ديگرى شد و يك جمعيت ديگرى شدند، شما نبايد از اين جهت [نگران] باشيد كه ما رفتيم، يك كس ديگر آمد؛ بايد ببينيد كه آن جا مىتوانيد كار بكنيد يا نه. آنها هم كه مىآيند، اگر واقعاً مىخواهند خدمت بكنند، براى اسلام خدمت بكنند، آنها هم پيش خدا مأجورند، بعد هم معلوم مىشود چكارهاند. و اگر آنها مىخواهند يك مقامى را اخذ بكنند، يك كارى را انجام بدهند به واسطه اينكه مقام داشته باشند، آنها هم پيش خدا معلوم است و بعد هم مؤاخذه خواهد شد. بايد كسانى كه مىخواهند يك كارى بكنند، بايد فكر اين باشند كه شايسته اين كار هستند يا نه! مسائل مهم است. مسئله دولت، مسئله رياست جمهور، مسئله رياست مجلس، مسئله قوه