كه خيال مىكنيم قدرت اين است. وقتى انسان قدرت را قدرت او دانست، وقتى انسان همه چيز را از او دانست، اين ديگر نمىتواند كه از ديگرى بترسد. همه خوفهاى ما از باب اين است كه نفهميديم كه قدرت، يك قدرت است و آن قدرت هم براى نفع همه است. آن قدرت هم براى نفع همه افراد و جامعه و تمام بشر آن قدرت به كار گرفته شده، براى نفع اوست. ما اگر همين معنا را ادراك كنيم كه هر چى هست از اوست و هر چى هست براى نفع ماست و براى تربيت ماست، اگر همين معنا را واقعاً انسان ادراك كند و مشاهده كند و ذوب كند، اين مسائل حل مىشود.
لزوم آشنايى مردم با معارف الهى
ما بايد مردم را با توحيد آشنا كنيم، علماى اعلام بايد مردم را با توحيد آشنا كنند، با معارف الهى آشنا كنند. «أَ لغيرك مِنَ الظُهُور ما لَيسَ لَك» [1]؛ دعاى عرفه حضرت سيد الشهدا- سلام اللَّه عليه- «متى غِبْت حتى تحتاج الى» [2] چه. قرآن هم همين است، هر كدام يك زبانى دارد. قرآن نازل شده تا اينجا رسيده است و ادعيه ائمه ما- عليهم السلام- به حسب تعبير بعض مشايخ، [3] «قرآن صاعد» است و هر چه مسائل بخواهيد، در ادعيه هست. زبان ادعيه با زبان عادىاى كه احكام مىخواهند بگويند دوتاست. زبان ادعيه با زبان فلسفه هم دوتاست، با زبان عرفان علمى هم دوتاست، يك زبان ديگرى است ما فوق اينها، منتها زبان فهم مىخواهد، بايد كسانى كه آن زبان را مىفهمند توجه كنند. قرآن يك نعمتى است كه همه ازش استفاده مىكنند، اما استفادهاى كه پيغمبر اكرم مىكرده است از قرآن، غير استفادهاى است كه ديگران مىكردند.