آزادند كه درس بخوانند، آزادند كه چه بكنند، اين اسمش اختناق است! آنها اختناق را مىگويند؛ يعنى نمىگذاريد كه زنها به طورى عمل كنند كه ملت را فلج كنند. يك قشر جوان، ملت را به واسطه آن بىبند و بارى كه داشتند، فلج مىكردند؛ يعنى از كار مىانداختند. هيچ كس دنبال اين نبود كه يك فعاليت چشمگيرى بكند، يك فعاليت اجتماعى بكند. همه دنبال اين بودند كه صبح كه پا مىشدند كه كجا بروند تفريح بكنند، كجا بروند فرض كنيد چه بكنند. بازارتان را نگاه كنيد! خيابانهاتان را نگاه كنيد! حالا وقتى كه مىخواهند تكذيب كنند از ايران، مىگويند كه در آنجا محل تفريح پيدا نمىشود- آن تفريحى كه آنها مىخواهند، و الّا محل تفريح هست-، يا زنها حالا ديگر چادر سرشان است. آن وقت به طورى تبليغ شده بود كه زن جرئت نمىكرد كه به اين صورتى كه بايد درآيد، درآيد، مخفى در مىآمدند. آنهايى كه مىخواستند حفظ كنند خودشان را، يا از خانه در نمىآمدند، يا شبى، يك وقتى مخفيانه از اين ور به جاى ديگر مىرفتند، و هكذا همه جهاتى كه ما ملاحظه مىكنيم.
آميخته بودن عرفان اسلام با عبادات آن
اين حج اين چند سال- كه امسال هم بحمد اللَّه بهتر بوده است- اين بايد در دنيا انعكاس پيدا بكند كه حج اين است. آن كه ابراهيم خليل اللَّه و رسول خدا مىخواستند اين معنا بوده است. آنى كه سوره برائت را مىفرستد در آن جمع مىخواند، براى همين بوده است كه به ما بفهماند كه آنجا بايد سوره برائت خواند. در عينى كه آن وقت كه زمان رسول خدا بوده است، اين طور گرفتارى كه الآن مسلمين دارند، اين طور گرفتارى نداشتند، يك جور ديگرى بود. در عين حال قرآن شريف و حديث به ما تعليم مىكند كه در حج بايد اين كارها را كرد. آميخته است حج و همه عبادات اسلامى، آميخته به همه ابعاد مختلفه است. و از معجزات انبيا و خصوصاً اسلام اين است كه عرفانش آميخته است با عباداتش. اگر انسان، يك نفر آدم كه اهل آن مسائل است همين نماز را- آن بُعد عرفانى نماز را- در اذكار و در كارهاى ديگرش دنبالش برود، مىبيند كه چه درياى