درست كنند و يك جايى را محكوم كنند و يك جايى را هدايت كنند و درش را ببندند و بروند منزلشان بنشينند؛ اين، انسان را ناكام مىكند. بايد آن كسى كه بخواهد يك جامعه را تهذيب كند، يك ملت را تهذيب كند، يك جمعيت كوچك را تهذيب كند، دنبال كند مسائل را. وقتى كه در اين جا يك اجتماعى شد براى انديشمندان، يك اجتماعى شد براى مهمانان، اجتماعى شد براى ائمه محترم جمعه بلاد و ساير بلاد خارج، اينها بعد نقشه اين را داشته باشند كه وقتى رفتيم به محل خودمان، چه بكنيم، اگر شما صد تا اعلاميه صادر كنيد و صد تا نطق بكنيد و صدتا محكوم بكنيد، بعدش دنبالش را نگيريد، اين تمام مىشود؛ يك صحبتى كرديد، يك زحمتى كشيديد، نتيجهاى هم نبرديد. اما اگر بنا باشد كه هر كدام در هر محلى هستيد، دنبال كنيد مسأله را، مفاسدى را كه ديديد واقع شده است بگوييد به مردم، مفاسدى را كه قدرتهاى بزرگ بر بشريت دارند مىكنند، بگوييد به مردم، مسائلى را كه انگلهاى قدرتهاى بزرگ دارند به مسلمين مىكنند، بگوييد به مردم، آنچه كه در ايران ديديد، از بد و خوب هر دو را بگوييد به مردم تا آنها بيدار بشوند. ملت ايران همين طور نخوابيد شب و صبح پا شود، بيدار شده باشد. ملت ايران علمايش سالهاى طولانى زحمت كشيدند، در همان اختناقها زحمت كشيدند، در همان كتكخوردنها زحمت كشيدند، در همان حبسها كه رفتند زحمت كشيدند.
زحمت كشيدند، به مردم گفتند، جنايات را گفتند، هر جا رفتند گفتند، مردم هم دلشان آگاه شد و وقتى آگاه شد، البته خوب را مىخواهند مردم. فطرت اين است كه وقتى خيرى را ديد، بخواهد. شما خير و شرّ را به مردم بگوييد، تا مردم به فطرت خودشان از شرّ گريزان بشوند و به خير توجه كنند. اين طور نباشد كه تشريف آورديد و صحبت كرديد و احسنت هم شنيديد و درش را ببنديد و برويد در بلادتان بخوابيد. نه! اين درست نمىشود، اين بدتر مىكند مطلب را، براى اين كه، دشمنهاى شما مىفهمند كه خبرى نيست، حرف است، عملى نيست، صحبت است، قطعنامه است نه عمل. دنبال قطعنامه عمل مىخواهد، همان طور كه در ايران بود. در ايران عمل كردند؛ جوانهاى ما كشته دادند، فداكارى كردند و الآن دارند مىكنند. شما برويد ببينيد اين سنگرها را، ببينيد