يك مسأله ديگرى كه مىخواستم عرض كنم اين است كه حالا نزديك به ايام عيد است. من توقعم از آقايان، از همه اين است كه يك لحظه فكر كنند به حال مردم، يك لحظه فكر كنند به حال اين مادرهايى كه جوانهايشان در جبههها از دست رفته است يا عليل شده است و همين طور. از قرارى كه به من گفتهاند مثلًا همينهايى كه بسيجى هستند فكر كردند كه ايام عيد را بيايند به اينجا. خوب، شما مشغول يك عبادت بزرگ هستيد الآن، شما بخواهيد جبهه را اگر خداى نخواسته رها كنيد و براى عيد چند روزى هم بياييد اينجا، خوب، چه بكنيد. عيد! چه عيدى شما داريد؟ شمايى كه در آنجا آن طور گرفتار هستيد و در آنجا بمبهاى مسموم به سر شما مىريزند، خوب، شما چه عيدى داريد كه حالا بياييد براى عيد جبهه را خالى بكنيد؟ جبهه را قوى نگه داريد. عيد شما آن وقتى است كه شما جبهه را محكم نگه داريد و آنها را از صحنه بيرون بكنيد. و ان شاء اللَّه فتح بزرگتر و فتح نهايى را بكنيد. ان شاء اللَّه عيدها بعد مىآيد براى شما در همين جا، جبرانش را ان شاء اللَّه خواهيد كرد. خداوند ان شاء اللَّه به همه شما [اجر دهد].
سادهانديشان اصلاح طلب
يك كلمه ديگرى هم عرض كنم كه بعضى اشخاصى كه به نظر انسان مىآيد مغرض هم نيستند، به نظر انسان مىآيد كه متدين هم هستند، اينها صحبت مىكنند از اينكه اصلاح چرا نمىشود، بياييد اصلاح بكنيد، جوانها تا كى كشته بشوند.
اينها هم ديدشان ناقص است. اينها توجه به اين ندارند كه ما در اين وقتى كه هستيم، با اين وضعى كه هستيم اگر چنانچه، پيشنهاد صلح را قبول بكنيم و ما بنشينيم پشت ميزى كه صدام يك طرفش نشسته، آقاى رئيس جمهور ما هم يك طرفش نشسته، دنيا به ما چه مىگويد؟ اسلام به ما چه مىگويد؟ عراق به ما چه مىگويد؟ ايران به ما چه مىگويد؟ يك كسى كه چهار سال است، پنج سال است- عراق كه چندين سال است- چهار پنج سال است گرفتارش هستيم كه هر چه توانسته كرده، هر چه توانسته، اگر كارى نكرده باشد نتوانسته، و الّا آنچه توانسته اين عمل كرده و هر چه هم بتواند عمل