زمان قاجار كه بيشتر اين مسائل بود اصلًا هر جايى را در تيول يك كسى قرار مىدادند يك كسى را در خراسان مىفرستند، خراسان مال تو، البته او يك چيزى مىداد خراسان مال او بود، يعنى معنايش اين بود كه تو اين رشوه را به من بده، خراسان هر كارى مىخواهى بكنى، هر چه مردم فرياد كنند كسى نيست كه گوش كند به حرفش. و من امروز مىبينم كه بحمد اللَّه مسأله اصلش از آن وضعى كه آن وقت داشته است بكلى دگرگون شده است. الآن نخست وزير و رئيس جمهور و- عرض مىكنم كه- ساير رؤسا، ساير وزرا اينها از خود اين مردم هستند، اين جور نيست كه اينها از يك طبقه مثلًا ديگرى باشند و طبقات مختلفى باشد و آن گردن كلفتهاى آن وقت باشند. نه، از خود همين هستند كه يك طلبه بوده است حالا آمده رئيس جمهور شده است، يكى بازارى بوده آمده است چه شده، يكى كاسب بوده، همين است. شما هم همين طور هستيد، اين اصلًا از وضعتان معلوم است. آن وقت وضع معلوم بود كه چه خبر است، حالا هم از وضع معلوم است. بعضى از آقايان طلبه هستند و اهل علم هستند و سفيرند، بعضى آقايان هم اهل همين ملت هستند، حالا يا بازارى بودند يا محصل بودند يا دانشگاهى بودند، همين مسائل است.
لزوم اصلاح سفارتخانهها
و ما بايد اين را غنيمت بشماريم كه حالايى كه كار دست خود ملت افتاده و خود ملت است كه زمام امور را به دست گرفته است ما غنيمت بشماريم و كار كنيم براى اسلام، براى ملتمان كار كنيم. كار براى شما اين است كه ... شما نمىدانم حالا آن وقت، وضع سفارتخانههاى آن وقت را اصلًا نه، لا بد نديديد، نرفتيد آنجا، سفارتخانه كسى نمىرفت، اما خوب وضع را اطلاع دارند. مثلًا ايشان اطلاع دارند كه وضع آن وقت چى بوده. بايد وضع بكلى تغيير كند، تغيير هم كرده است، اما تغيير اساسى باشد كه يك سنتى بشود به واسطه شما براى آيندهها. كسى كه يك سنت خوبى را بگذارد، در اجرش تا آخر شريك است به حسب روايات ما. يك وضعى در آنجا درست كنيد كه كسانى كه