كه نان چه وضعى داشت، برنج چه وضعى داشت، گرانيها چه وضعى داشتند. آن وقت به پول آن وقت كه يك قرانش به قدر صد تومان حالا گاهى ارزش داشت. آن وقت برنج نمىدانم شده بود دوازده تومان، قند شده بود چهل تومان، نمىدانم چى از اين بساطى بود كه بعضى آقايان مطلعاند. الآن شما با اين وضعى كه داريد، كه همه دنيا با شما دشمن هستند بلا استثنا، مگر بعضىها كه خيلى كم است، همه با شما مخالفاند. همه دنيا دستشان به اين دراز است كه يك بساطى اينجا درآورند. شما راديوها را ملاحظه كنيد.
در كويت يك قصهاى واقع شده است، الآن هم عراق اعلام كرده است به اينكه اين عراقى بوده و اين از چند بوده، مع ذلك دست برنمىدارند. مىگويند عراقيها طرفدار ايراناند، چون طرفدار ايراناند، پس ايران چى است ايران همه مردم دنيا طرفدارش هستند. ايران كارى كرده است كه مظلومهاى دنيا همه طرفدارش هستند. پس مظلومهاى دنيا هر جا كارى مىكنند ايران كار مىكند؟ وضع اين جور شده است كه الآن براى شما همه راديوها دست مىگيرند. يك قضيهاى در فرض كنيد كه كويت واقع مىشود، يكى در لبنان واقع مىشود، يكى در جاى ديگر واقع مىشود، هى ايران. الآن شروع كردند در خود ايران اين كار را دارند مىكنند.
حمايت از دولت
من به شما عرض مىكنم نه دولت با من- عرض مىكنم كه- قوم و خويش است و نه من افرادش را اكثرش را مىشناسم، اما من كلى قضيه را دارم مىگويم. دولت با اين همه كارى كه مىبينيد كرده است، يعنى اين مملكتى كه به هم خورده است و اين طورى است، نگذاشته به هم بخورد. نگذاشته كه اين همه جرحهايى كه، اين همه، اين مصائبى كه، و مجروحينى كه هر روز دارند مىآورند، اينها زمين بمانند. نگذاشته است كه مردم گرسنه بمانند. نگذاشته چه بشود. البته همه قبول دارند، خود دولت هم قبول دارد، گرانى هست.
گرانى اولًا همه جا هست، اينجاى تنها نيست. ثانياً وضع انقلابى همچو اقتضا مىكند، وضع جنگ اين طورى است. نبايد ما وقتى كه وضع جنگ را مىبينيم داريم، ما وضع