انقلاب را مىبينيم داريم، وضع دشمنى همه دنيا را داريم، همهمان بريزيم سر دولت. الآن مىبينيم در مجلس به دولت حمله مىشود، در محضر علما به دولت دارد حمله مىشود، در بازار به دولت حمله مىشود، مصاحبههاى تلويزيونى به دولت ور روند، عرض مىكنم كه بساط وقتى درست مىكنند به دولت ور روند، اين بىجهت نيست.
خود آقايان ملتفت نيستند. آقا خودش خيلى خيلى آدم خوبى است، مىرود ده نفر آدم از همين اشخاصى كه مىخواهند اين كارها را بكنند، ايران فراواناند از اين اشخاص، الآن در ايران سلطنت طلب ما داريم. در ايران مخالف با جمهورى اسلامى در اين طبقات بالايى كه مىخواستند عياشى بكنند، حالا نمىگذارند عياشى بكنند داريم. از منافقين موجودند. از اقليت موجود است. از احزاب موجود است، هستند همه، زيادند. آقايان عرض مىكنم كه با ظاهر خيلى خوب مىروند پيش فلان آقا مىنشينند مىگويند هى اسلام دارد از بين مىرود، ديديد چى شد، چه شد، اينها مىخواهند اينجا را مثل شوروىاش بكنند. آقا فوراً باور مىكند، مىرود مىگويد نخير، اى واى، چه واقع شد، اى ادارات چه شده، چه شده، چه شده، در ادارات الآن همچو ادارات صد در صد مورد مطلوبيت نيست، اما ما اساس را بايد حفظش بكنيم. اگر اساس را ما حفظ نكنيم، نه اداره براى ما باقى مىماند، نه مجلس باقى مىماند، نه مدرسه باقى مىماند، هيچى. اين دفعه اگر اينها تسلط پيدا بكنند برما، هيچى نمىگذارند. مثل زمان آقاى كاشانى نيست حالا! مثل زمان مرحوم- عرض مىكنم كه- آقا شيخ فضل اللَّه نيست حالا يك زمانى است كه اينها ادراك كردند كه اگر اين جمهورى رشد پيدا بكند نخواهد گذاشت كه اينها منافع خودشان را ببرند، و اين را با همه جديت مىخواهند ببرند. و اسلام اگر اينجا سيلى بخورد، بدانيد كه ديگر تا آخر سرش بلند نمىشود، مگر اينكه باز يك وضع ديگرى در دنيا پيش بيايد. الآن ماييم كه بايد اين را حفظ بكنيم. ايران است كه بايد حفظ كند خودش را، مجلس بايد همراهى بكند. مىدانم شكايت هست، مىدانم كه همه چيز هست، لكن همه همراهى بكنيد آقا، دست به دست هم بدهيد كه هيچ ارگانى به زمين نخورد. زمين خوردن دولت امروز براى روحانيت هم مضر است، براى مجلس هم مضر است. همين