من به آن قدرتمندانى كه در جبههها ايستادهاند و الآن مستأصل كردهاند صدام و صدامىها را عرض مىكنم كه مبادا اين قدرت اسباب اين بشود كه يك انتقامى بر خلاف موازين الهى گرفته بشود. شما تا كنون بنايتان بر همين بوده است و ان شاء اللَّه از حالا به بعد هم باشد كه شهرهاى عراق را كه ما آنها را عزيز مىدانيم مثل شهرهاى خودمان و بعضىشان را بسيار بالاتر، بايد توجه كنيد اهالى آن شهرها به همان طور كه اهالى شهرهاى ما مبتلاى به شرّ صدام است، آنها، بيشتر مبتلا هستند. آنها فشارهايشان، فشار صدام بر آنها خيلى زياد است، بر خانوادههاى آنها، بر خود آنها، اشخاصى كه از آنجا آمدهاند همين دو روز پيش از اين، دو سه روز پيش از اين يك كسى از آقايان كه پيش من بود نقل كرد كه اشخاصى كه از آنجا تازه آمدهاند مىگويند اگر اشخاص عادى ريش داشته باشند مىگيرندشان، اگر تسبيح دستشان باشد مىگيرندشان به ترس اينكه اين حزب اللَّه شايد باشد، خانوادههاى اين اشخاصى كه در جبهه هستند اگر چنانچه يك وقت آنها كوتاهى بكنند آنها را سركوب مىكنند. وضع روحى كسى كه قدرت دارد، شاخ دارد و عقل ندارد اين است. يك كس ديگر او را اذيت مىكند او كس ديگر را صدمه مىزند. شما بايد توجه بكنيد كه مبادا يك وقتى به واسطه بمبارانهاى شهرهاى شما و كشتن عزيزان شما، مبادا يك وقتى شما عصبانى بشويد و جبران بكنيد اين طورى، اين انتقام از او نيست. شما انتقامتان را از صدام بايد بگيريد و از حزب بعث، و الآن داريد مىگيريد. توجه كنيد كه نبادا حتى يك گلوله به طرف شهرهاى اينها بيندازيد. آنها شهرهايى هستند كه همان طورى كه اين بهبهان ما مظلوم است، بصره هم مظلوم است، مندلى هم مظلوم است، همه اينها مظلومند. اينها تحت ستم هستند. ما بايد جهات انسانى را تا آخر حفظ كنيم. ما جهات انسانى را تا مرز شهادت و فوت بايد حفظ بكنيم و هيچ وقت عصبانى از اين نشويم كه او دارد اين كار را مىكند، پس ما هم خوب است يكى از شهرهاى آنها را بزنيم؛ نه، هيچ همچو نيست. موازين، موازين اسلامى است. اينجا جمهورى اسلامى است. اينجا اسلام حكومت مىكند. بنا بر اين، بايد مواظب باشيد از