سوى تو اى ابراهيم، و به سوى رسول خدا در وقتى كه رسول خدا هست، و به سوى ولىّ در وقتى كه ولىّ هست، به سوى او بيايند و به سوى او آمدن، به سوى خدا رفتن است، نه اينكه به سوى او بيايند در مقابل به سوى خدا رفتن، به سوى او رفتن عين به سوى خدا رفتن است. از اين جهت دعوت به اين است كه به سوى خدا بروند، لكن راه اين است، طريق اين است. و ابراهيم- سلام اللَّه عليه-، عيد براى او براى ذبيح اللَّه است، كه ثمره وجود خودش [1] را حاضر شد كه فدا كند، و براى رسول اللَّه هم، براى ذبيح اللَّه در اين امت است، كه ذبيح اللَّه هم، «فِديه» [2] هم تفسير شده است در بعض روايات به حضرت سيد الشهدا. ابراهيم تا آن حدى كه حد فداكارى هست رفت، منتها خداى تبارك و تعالى براى او فِديه فرستاد، و پيغمبر اكرم هم تا آن حدى كه هست و و اصل هم به آن حدّ شد، براى اينكه ذبح واقع شد. و نمونههايى از اين مسائل در بين بشر هست، لكن با تفاوتهاى بسيار زياد كه آن تفاوتها مربوط به مراتب معرفت است.
فداكارى جوانان و جنايات ابرقدرتها
الآن شما در اين عصر كه ملاحظه مىكنيد جوانهايى هستند كه واقعاً فداكارى مىكنند، واقعاً رو به شهادت مىروند. كسانى هستند كه واقعاً جوانهايشان را به شهادت مىفرستند و خوشحال هم هستند. اين همان سنخ هست، لكن تفاوت اين است كه آنجا معرفت يك معرفت عالى مقامى است و اينجا به آن مرتبه نرسيده است، اينجا نمونهاى از اوست. فداكارىهاى جوانهاى عزيز ما و پدرهاى آنها و مادرهاى آنها همان نحو است كه آنها كردند. اينها ذبح مىشوند به همان طورى كه اسماعيل ذبح شد و به همان طورى كه فديه اسماعيل به حسب روايات ذبح شد. و ما بايد بگوييم كه عاجزيم از اينكه همين فداكارى كه اينها دارند هم، ما عاجزيم كه تصور كنيم. و بحمد اللَّه اين فداكارها براى اسلام آن چنان سرافرازى ايجاد كردند كه در طول تاريخ خواهد ماند، آن طور براى كشور