هُوَ الْباطِنُ خوب، وقتى دست ماها دادند گفتيم به اينكه هُوَ الْمُظْهِرُ [1] لكن مسأله اين نيست. اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وقتى دست بشر عادى رسيده «منور السماوات و الارض» معنا كرده، لكن مسأله اين نيست. در روايات هم همين طور است. ادعيهاى كه از ائمه اطهار وارد شده است اين هم يك سفرهاى است، پهن شده است براى اينكه همه از آن استفاده كنند، هر كس به مقدار فهمش. و اكثراً چيزهايى است كه عامه مردم از آن استفاده مىكنند و فقراتى در ادعيه هست كه فلاسفه از آن استفاده مىكنند. فقراتى هست كه عرفا از آن استفاده مىكنند. فقراتى هست كه خاصه اوليا بايد از آن استفاده كنند. همين در دعاى عرفهاى كه حضرت سيد الشهدا- سلام اللَّه عليه- در روز عيد خوانده، در روز عرفه خواندهاند، اين دعا اكثراً چيزهايى است كه اكثر بينندگان از آن استفاده مىكنند، لكن در بين آن يك چيزهاى ديگرى هست كه استفاده از او مشكل است، حتى براى عرفاى بزرگ
أَ يَكُونُ لِغَيْرِكَ الظُّهُورْ
حتى اينكه
ما لَيسَ لَكَ
اين تعبير غير از اين است كه
هُوَ الْمُظْهِرُ، أَ يَكُونُ لِغَيْرِكَ الظُّهور ما لَيْسَ لَكَ [2]
چه وقت غائب بودى؟ هيچ وقت غائب نبودى، از تو بايد استدلال به ديگران بشود، نه از ديگران استدلال به تو، و هكذا. اين از نعمتهاى بزرگى است كه براى بندگان خدا آمده است، و هر كس به اندازه خودش از او استفاده مىكند. و بسيارى هم هستند كه گمان مىكنند استفاده كردند، لكن واقع مطلب بسيار مشكل است. يعنى بعضى امور است كه تصديقش آسان است لكن تصورش مشكل. بعضى از مسائل هست كه تصور، انسان نمىتواند بكند، لكن تصديقش مىكند، و مسائل كه مال اهل معرفت است از اين جور مسائل هستند، تصديق مىشود كرد به اينكه هو الظاهر، لكن تصور هو الظاهر يك تصورى است كه بسيار مشكل است، مگر براى آنهايى كه خاصه اوليا هستند و عيد شريف قربان و اينكه همه را خواستند، فى الناس، فرياد بزن بين ناس كه بيايند و بيايند به