responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 16  صفحه : 452

آن وقت را هم ديده‌ام. كانَّهُ مجلس منتظر بود كه مدرس بيايد؛ با اينكه با او بد بودند، ولى مجلس كانَّهُ احساس نقص مى‌كرد وقتى مدرس نبود. وقتى مدرس مى‌آمد، مثل اينكه يك چيز تازه‌اى واقع شده. اين براى چه بود؟ براى اينكه يك آدمى بود كه نه به مقام اعتنا مى‌كرد و نه به دارايى و امثال ذلك؛ هيچ اعتنا نمى‌كرد؛ نه مقامى او را جذبش مى‌كرد، [نه دارايى‌] ايشان وضعش اين طور بود كه- براى من نقل كردند اين را كه- داشت قليان خودش را چاق مى‌كرد. خودش اين طور بود. فرمانفرماى آن روز- حالا كه من مى‌گويم «فرمانفرما»، شما به ذهنتان نمى‌آيد كه يعنى چه- فرمانفرماى آن روز وارد شده بود منزلش. گفته بود كه به او، حضرت والا، من قليان را آبش را مى‌ريزم، تو اين را، آتش سرخ كن را درست كن يا بعكس. از اينجا، همچو او را كوچك مى‌كرد كه ديگر نه، طمع ديگر نمى‌توانست بكند. وقتى اين طور با او رفتار كرد كه بيا اين آتش سرخ كن را گردش بده، آن آدمى كه همه برايش تعظيم مى‌كردند، همه برايش چه مى‌كردند، اين وقتى اين طورى مى‌رسيده، اين شخصيتها را اين طورى از بين مى‌برد كه مبادا طمع كند كه از ايشان چيزى بخواهد.

من بودم آنجا كه يك كسى يك چيزى نوشته بود. زمان قدرت رضا شاه، زمانى كه آن وقت باز شاه نبود- آن وقت يك قلدر نفهمى بود كه هيچ چيز را ابقا نمى‌كرد- يك كسى آمد گفت: من يك چيزى نوشتم براى عدليه، شما بدهيد ببرند پيش حضرت اشرف كه- يك همچو تعبيرهايى- كه ببينند. گفت: رضا خان، كه باز نمى‌داند اصلش عدليه را با «الف» مى‌نويسند يا با «ع» مى‌نويسند؛ من بدهم اين را او ببيند؟ نه اينكه اين را در غياب مى‌گفت، در حضورشان هم مى‌گفت. اين جورى بود وضعش.

اين چه بود؟ براى اينكه وارسته بود، وابسته به هواهاى نفس نبود، اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ‌ [1] نبود. اين، هواى نفسانى خودش را اله خودش قرار نداده بود، اين اله خودش را خدا قرار داده بود. اين براى مقام و براى جاه و براى وضعيت كذا نمى‌رفت عمل بكند، او براى‌


[1] سوره فرقان، آيه 43: «هواى نفسانى خود را به خدايى گرفته است».

نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 16  صفحه : 452
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست