بزرگ و رفيع كند.» پس هميشه كوچكترين مردم است نزد خود و رفيعترين مردم است در نزد آنها. [1]» اى عزيز، همان دماغى كه تو دارى و همان نفسى كه تو دارى ديگران هم دارند، تو اگر فروتن شدى، قهرا مردم تو را احترام كنند و بزرگ شمارند، و اگر تكبر كنى پيشرفت ندارد. اگر توانستند تو را خوار و ذليل مىكنند و به تو اعتنا نمىكنند، و اگر نتوانستند در دل آنها خوارى و در چشم آنها ذليلى و مكانت ندارى. تو با تواضع دل مردم را فتح كن، دل كه پيش تو آمد، آثار خود را ظاهر مىكند. و اگر قلوب از تو برگشت، آثار آن بر خلاف مطلوب تو است. پس، تو اگر فرضا احترام طلب و بزرگى خواه هم هستى، بايد از راه آن وارد شوى، و آن مماشات با مردم و تواضع با آنهاست، نتيجه تكبر خلاف مطلوب و مقصود تو است، پس، نتيجه دنيايى كه نمىگيرى سهل است، نتيجه به عكس مىگيرى. [به] علاوه، اين خلق موجب ذلت در آخرت و خوار شدن در آن عالم مىشود: همان طور كه در اين عالم مردم را حقير شمردى و به بندگان خدا بزرگى كردى و به آنها عظمت و جلال و عزت و حشمت فروختى، در آخرت صورت همين بزرگى ذلت است و خوار شدن.
چنانچه در حديث شريف كافى وارد است: بإسناده عن داود بن فرقد عن أخيه قال:
سمعت أبا عبد اللّه، عليه السّلام، يقول: إنّ المتكبّرين يجعلون في صور الذّرّ يتوطّاهم النّاس حتّى يفرغ اللّه من الحساب. [1] «برادر داود بن فرقد گويد شنيدم حضرت صادق، عليه السلام، مىگفت: «همانا متكبران قرار داده شوند به صورت مورچگان ضعيف، پايمال نمايند مردم آنها را تا خدا از حساب فارغ شود.» و در وصيتهاى حضرت صادق، عليه السلام، است به اصحاب خود. قال: إيّاكم و العظمة و الكبر، فإنّ الكبر رداء اللّه، عزّ و جلّ، فمن نازع اللّه رداءه، قصمه اللّه و أذلّه يوم القيامة. [2] حاصل معنى آنكه «بترسيد از عظمت و كبر كردن، زيرا كه كبر مختص به خداى عز و جل است، و كسى كه منازعه كند خدا را در آن، خداى تعالى او را در هم شكند و ذليلش كند روز قيامت.» و نمىدانم كه اگر خداى تعالى كسى را ذليل كند چه خواهد كرد با او و به چه حالى مبتلا مىشود؟ زيرا كه امور آخرتى با دنيا فرقها دارد. ذلت در آخرت غير از ذلت در دنياست، چنانچه نعمتها و عذابهاى آنجا مناسبت با اينجا ندارد: نعمتش فوق تصور ماست، عذابش خارج از حوصله ماست، كرامتش بالاتر از آنچه هست كه ما خيال مىكنيم. ذلت و خواريش غير از
[1] على بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن بعض اصحابه، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: ما من عبد إلّا و في رأسه حكمة و ملك يمسكها، فإذا تكبّر قال له: اتّضع وضعك اللّه فلا يزال اعظم النّاس في نفسه و أصغر النّاس في أعين النّاس و إذا تواضع رفعه اللّه عزّ و جلّ، ثمّ قال له، انتعش نعشك اللّه فلا يزال أصغر النّاس في نفسه و أرفع النّاس في أعين النّاس. اصول كافى، ج 2، ص 312، «كتاب ايمان و كفر»، «باب كبر»، حديث 16.
______________________________
[1] اصول كافى، ج 2، ص 311، «كتاب ايمان و كفر»، «باب كبر»، حديث 11.
[2] وسائل الشيعه، ج 11، ص 300، «ابواب جهاد نفس»، باب 58، حديث 9.