responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 350

ساحت مقدس آن سرور دور است، و عظمت پروردگار و شكر نعماى غير متناهيه او آرام و قرار را از آن حضرت بريده بود. بلكه عبادات اولياى خلّص نقشه تجليات بى‌پايان محبوب است، چنانچه در نماز معراج [1] اشاره به آن شده. حضرات اولياء، عليهم السلام، با آنكه محو جمال‌اند و جلال و فانى در صفات و ذات، مع ذلك هيچيك از مراحل عبوديت را غفلت نكنند. حركات ابدان آنها تابع حركات عشقيه روحانيه آنهاست، و آن تابع كيفيت ظهور جمال محبوب است. ولى با مثل عايشه جز جواب اقناعى نتوان گفت: يكى از مراتب نازله را بيان فرمود كه همين قدر بداند عبادات آن سرور براى اين امور دنيّه نيست.

و الحمد للّه.

فصل‌

روى علىّ بن إبراهيم في تفسيره، بإسناده عن أبي جعفر و أبي عبد اللّه، عليهما السّلام، قالا: كان رسول اللّه إذا صلّى قام على أصابع رجليه حتّى تورّمت، فأنزل اللّه تبارك و تعالى: «طه» بلغة طىّ: يا محمّد. ما أنزلنا ... الآية. [1] «على بن إبراهيم در تفسيرش روايت نموده از حضرت باقر و حضرت صادق، عليهما السلام، گفتند: «رسول خدا وقتى نماز مى‌خواند مى‌ايستاد بر انگشت‌هاى دو پاى خود تا ورم كرد، پس فرو فرستاد خداى تبارك و تعالى «طه» را. و آن به لغت «طىّ» يعنى اى محمّد الآيه.» و عن الصّدوق في معانى الأخبار بإسناده عن سفيان الثّوريّ، عن الصّادق، عليه السّلام، في حديث طويل قال فيه: و أمّا «طه» فاسم من أسماء النّبيّ، صلّى اللّه عليه و آله، و معناه: يا طالب الحقّ الهادي إليه. [2] از حضرت نقل نموده كه «طه» اسمى است از اسم‌هاى پيغمبر، صلّى اللّه عليه و آله، و معناى آن اين است كه: اى جوينده حق و هدايت كننده به سوى آن.» و از ابن عبّاس [2] و بعضى ديگر منقول است كه «طه» يعنى اى مرد. [3] و از بعض عامه منقول است كه «طاء» اشاره است به طهارت قلب آن بزرگوار از غير خدا، و «هاء» اشاره است به هدايت شدن قلب آن سرور به سوى خدا. [4]


[1] فى حديث صلاة المعراج ... ثمّ طأطى يديك و اجعلها على ركبتيك، فأنظر إلى عرشي. قال رسول اللّه (ص):

فنظرت إلى عظمة ذهبت لها نفسي و غشي علىّ، فألهمت أن قلت: «سبحان ربّى العظيم و بحمده» لعظم ما رأيت. فلمّا قلت ذلك، تجلّى الغشى عنّي حتّى قلتها سبعا. (در حديث نماز معراج آمده است: «... سپس دستهايت را فرود آر و بر زانوهايت بگذار، پس به عرشم بنگر.» رسول خدا (ص) گفت: «پس عظمتى را نگريستم كه جانم از آن به در رفت و مدهوش شدم. پس، از عظمت آنچه ديده بودم به دلم آمد كه بگويم: سبحان ربى العظيم و بحمده. پس چون آن را گفتم از بيهوشى باز آمدم، تا آنكه آن را هفت بار بر زبان راندم.) علل الشرايع، ج 2، ص 312، باب 1، حديث 1.

[2] عبد اللّه بن عباس در كودكى ملازم و مصاحب پيغمبر (ص) بوده است و از ياران امير المؤمنين (ع) مى‌باشد او را به القابى همچون «ترجمان القرآن»، «فارس القرآن»، «صبر الأمّة»، «رئيس المفسّرين»، «شيخ المفسرين» ستوده‌اند. مفسران مشهور قرآن از تابعين از شاگردان او مى‌باشند.

[3] شيخ طبرسى در مجمع البيان اين «قول» را از ابن عباس و سعيد بن جبير و حسن و مجاهد ... نقل كرده است.

[4] علّامه مجلسى اين «قول» را از قشيرى به نقل نسفى آورده است. بحار الأنوار، ج 68، ص 27.

______________________________

[1] تفسير على بن إبراهيم قمى، ص 417، سوره «طه».

[2] معانى الأخبار، ص 22، «باب معنى الحروف المقطعة».

نام کتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 350
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست