كرده، پس داده شد حسنات او به تو.» و عن النّبي، صلّى اللّه عليه و آله: أدنى الكفر أن يسمع الرّجل من أخيه كلمة يحفظها عليه يريد أن يفضحه بها. أولئك لا خلاق لهم. [1] از پيغمبر، صلّى اللّه عليه و آله، منقول است كه «اوّل مرتبه كفر آن است كه شخص بشنود از برادر خود كلمه [اى] را و حفظ كند آن را و بخواهد مفتضح كند او را به واسطه آن كلمه. براى چنين اشخاص نصيب و بهرهاى نيست.» اين مختصّ از اخبار اين باب، در صورتى كه عناوين ديگر نيز به غيبت منطبق مىشود و گناهان و مفاسد آنها شامل حال مغتاب مىباشد، از قبيل اهانت مؤمن و اذلال و احتقار و استخفاف آن، و تعيير و احصاء عثرات و طعن بر او، كه هر يك براى هلاكت انسان سببى است مستقل. و اخبار وارده در مذمت هر يك از آنها كمر شكن است. و ما از ذكر آنها چشم پوشيديم براى اختصار.
فصل در بيان ضررهاى اجتماعى غيبت
چنانچه اين معصيت كبيره و اين موبقه عظيمه از مفسدات ايمان و اخلاق و ظاهر و باطن است و در دنيا و آخرت انسان را منجر به رسوايى و بىآبرويى مىكند، چنانچه شمهاى از آن را در فصل گذشته شنيدى، همين طور اين رذيله مفاسد اجتماعى و نوعى نيز دارد، و از اين جهت از بسيارى از معاصى قبح و فسادش افزون مىباشد.
يكى از مقاصد بزرگ شرايع و انبياء عظام، سلام اللّه عليهم، كه علاوه بر آنكه خود مقصود مستقل است، وسيله پيشرفت مقاصد بزرگ و دخيل تام در تشكيل مدينه فاضله مىباشد، توحيد كلمه و توحيد عقيده است، و اجتماع در مهامّ امور و جلوگيرى از تعديات ظالمانه ارباب تعدى است، كه مستلزم فساد بنى الانسان و خراب مدينه فاضله است. و اين مقصد بزرگ، كه مصلح اجتماعى و فردى است، انجام نگيرد مگر در سايه وحدت نفوس و اتحاد همم و الفت و اخوّت و صداقت قلبى و صفاى باطنى و ظاهرى، و افراد جامعه به طورى شوند كه نوع بنى آدم تشكيل يك
[1] بحار الانوار، ج 75، ص 276، «كتاب الروضة»، «باب 23»، حديث 112.