كن خداى تعالى را چنانچه گويا او را مىبينى، و اگر تو او را نمىبينى او تو را مىبيند.»[59] از اين حديث شريف استفاده دو مرتبه از مراتب حضور قلب مىشود:
يكى، آنكه سالك مشاهد جمال جميل و مستغرق تجلّيات حضرت محبوب باشد به طورى كه جميع مسامع قلب از ديگر موجودات بسته شده و چشم بصيرت به جمال پاك ذى الجلال گشوده گرديده و جز او چيزى مشاهده نكند. بالجمله، مشغول حاضر باشد و از حضور و محضر نيز غافل باشد.
و مرتبه ديگر، كه نازلتر از اين مقام است، آن است كه خود را حاضر محضر ببيند و ادب حضور و محضر را ملحوظ دارد. جناب رسول اكرم فرمايد: «اگر مىتوانى از اهل مقام اوّل باشى عبادت خدا را آن طور بجا آور، و الّا از اين معنا غافل مباش كه تو در محضر ربوبيّتى.» و البته محضر حق را ادبى است كه غفلت از آن از مقام عبوديت دور است. و اشاره به اين فرموده است. در حديثى كه جناب أبو حمزه ثمالى رضى اللّه عنه نقل مىكند، مىگويد: «ديدم حضرت على بن الحسين سلام اللّه عليهما را كه نماز مىخواند. عباى آن حضرت از دوشش افتاد. آن را راست و تسويه نفرمود تا آن كه از نماز فارغ شد. سؤال كردم از سببش، فرمود: واى بر تو، آيا مىدانى در خدمت كى بودم؟»[60] و نيز از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله منقول است كه «دو نفر از امّت من به نماز مىايستند در صورتى كه ركوع و سجودشان يكى است و حال آن كه ميان نماز آنها مثل ما بين زمين و آسمان است.»[61] و فرمودند: «آيا نمىترسد كسى كه صورت خود را در نماز بر مىگرداند صورت او چون روى حمار شود.»[62]
[59] - بحار الانوار، ج 74، ص 74،« كتاب الروضة»، باب 4، حديث 3. مكارم الاخلاق، ص 459.
[60] - وسائل الشيعة، ج 4، ص 688،« كتاب الصلاة»،« ابواب افعال الصلاة»، باب 3، حديث 6.
[61] - بحار الانوار، ج 81، ص 249،« كتاب الصّلاة»، باب 16، حديث 41.
[62] - مستدرك الوسائل،« كتاب الصلاة»،« ابواب افعال الصّلاة»، باب 2، حديث 20.