حضرت حق، و دعاهاى لطيف آن سرور كه كيفيت آداب عبوديت را به بندگان خدا تعليم مىكند. من نمىگويم مناجات آن بزرگواران براى تعليم عباد است، زيرا كه اين كلام بىمغز باطلى است كه صادر شده از جهل به مقام ربوبيّت و معارف اهل البيت، خوف و خشيت آنها از همه كس بيشتر بوده و عظمت و جلال حق در قلب آنها از هر كس بيشتر تجلّى نموده، لكن مىگويم بايد بندگان خدا از آنها كيفيت عبوديّت و سلوك إلى اللّه را تعلّم كنند، وقتى ادعيه و مناجاتهاى آنها را مىخوانند لقلقه لسان نباشد، بلكه تفكّر كنند در چگونگى معامله آنها با حق و اظهار تذلّل و عجز و نياز نمودن آنها با ذات مقدس.
و لعمر الحبيب كه جناب علىّ بن الحسين از بزرگترين نعمتهايى است كه ذات مقدّس حق بر بندگان خود به وجودش منّت گزارده و آن سرور را از عالم قرب و قدس نازل فرموده براى فهماندن طرق عبوديّت به بندگان خود و لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيم.[208] و اگر از ما سؤال شود كه قدر اين نعمت را چرا ندانستيد و استفادت از اين بزرگوار چرا نكرديد، جوابى نداريم جز آن كه سر خجلت به پيش افكنيم و به نار پشيمانى و تأسّف بسوزيم، و در آن وقت پشيمانى نتيجه ندارد.
در موعظهاى حسنه
اى عزيز، اكنون كه فرصت است و سرمايه عمر عزيز در دست است و طريق سلوك إلى اللّه مفتوح است و درهاى رحمت حق باز است و سلامتى و قوت اعضاء و قوا برقرار است و دار الزّرع عالم ملك بر پا است، همتى كن و قدر اين نعم الهيّه را بفهم و از آنها استفاده نما و كمالات روحانيّه و سعادات ازليّه ابديّه را تحصيل كن، و از اين همه معارف كه قرآن شريف آسمانى و اهل بيت عصمت عليهم السلام در بسيط ارض طبيعت مظلمه بسط دادند و عالم را
[208] -« آن روز شما را از نعمتها مىپرسند.»( تكاثر- 8)