الخشية و سيماء الخوف راجيا خائفا بالطّمأنينة على الوجل و الحذر، فقف بين يديه كالعبد الآبق المذنب بين يدى مولاه. فصف قدميك، و انصب نفسك، و لا تلتفت يمينا و شمالا، و تحسب كانّك تراه، فان لم تكن تراه، فانّه يراك ...
الحديث. [1] و في عدّة الداعى: روى انّ إبراهيم عليه السلام كان يسمع تأوّهه على حدّ ميل، حتّى مدحه اللّه بقوله: «انّ إبراهيم لحليم اوّاه منيب.» و كان في صلاته يسمع له أزيز كأزيز المرجل. و كذلك يسمع من صدر سيّدنا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله مثل ذلك. و كانت فاطمة عليها السّلام تنهج في الصّلاة من خيفة اللّه. [2] الى غير ذلك من الاخبار.
و در اين موضوعات اخبار شريفه بيش از اين است كه در اين مختصر بگنجد. و تفكر در همين چند حديث نيز براى اهل تذكر و تفكر كفايت مىكند- هم راجع به آداب صوريه و هم راجع به آداب قلبيه و معنويه و كيفيت قيام بين يدى اللّه.
قدرى تفكر كن در حالات علىّ بن الحسين، و مناجات آن بزرگوار با
______________________________ [1] «از فقه الرّضا نقل شده است: چون خواستى به نماز بايستى با حال كسالت، خواب آلودگى، شتاب و لهو و بازى مايست، بلكه با آرامش و وقار نماز را به جاى آور. و بر تو باد كه (در نماز) خاشع و خاضع باشى و براى خدا تواضع كنى و خشوع و خوف را بر خود هموار سازى در آن حال كه بين بيم و اميد ايستاده باشى و پيوسته نگران و محترز باشى. پس، بسان بندهاى گريخته و گنهكار كه (بازگشته) در محضر مولايش ايستاده، در پيشگاه خدا بايست، پاهاى خود را كنار هم نه و قامتت را راست نگهدار و به راست و چپ روى مگردان، و چنين بدان كه گويى خدا را مىبينى، كه اگر تو او را نمىبينى او تو را مىبيند ...» مستدرك الوسائل، «كتاب الصّلاة»، «ابواب افعال الصّلاة»، باب 1، حديث 7. به نقل از فقه الرّضا، ص 101، «باب الصّلوات المفروضة».
[2]- «روايت شده كه صداى آه و زارى إبراهيم عليه السلام از فاصله يك ميلى (چهار هزار ذراع) شنيده مىشد تا آن حد كه خداوند او را به اين كلام ستود كه فرمود: «همانا إبراهيم، بردبار، بسيار آه كشنده و انابهكننده به سوى خدا بود. [هود- 75]، در نماز صدايى مانند صداى ديگ جوشان از سينه او شنيده مىشد. چنين صدايى از سينه سرور ما، رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله، نيز شنيده مىشد. و فاطمه عليها السلام در نماز از خوف خدا از حال عادى خارج مىگرديد و نفس وى به شماره مىافتاد.» مستدرك الوسائل، «كتاب الصّلاة»، «ابواب افعال الصّلاة»، باب 2، حديث 15.