میفرمود: به خدا سوگند که پدر و جدّم عبد المطّلب و هاشم و عبد مناف هیچ گاه بتی را نپرستیدند. گفتند: پس چه میپرستیدند؟ فرمود: مطابق دین ابراهیم علیه السّلام به جانب خانه کعبه نماز میخواندند و بدان متمسّک بودند. (1) 6- ابن عبّاس گوید که از پدرم شنیدم که میگفت: چون برای پدرم عبد المطّلب، عبد اللَّه به دنیا آمد در سیمای او نوری دیدیم که مانند خورشید میدرخشید. پدرم گفت: برای این کودک منزلتی بزرگ است، گوید: در خواب دیدم که از سوراخ بینی او پرنده سفیدی بیرون آمد و پرواز کرد و به شرق و غرب عالم رسید، سپس برگشت و بر خانه کعبه فرود آمد و همه قریش بر او سجده کردند. در این بین که مردم متوجّه آن پرنده بودند به نوری بین آسمان و زمین مبدّل شد و شرق و غرب عالم را گرفت. چون از خواب بیدار شدم تعبیر آن را از کاهنه بنی مخزوم پرسیدم، گفت: ای عبّاس! اگر خوابت راست باشد از صلب او پسری بیرون آید که اهل مشرق و مغرب پیرو او شوند. پدرم گفت: وضع عبد اللَّه برایم اهمیّت یافت تا آن که آمنه- زیباترین و کاملترین زنان قریش- را به