نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 5 صفحه : 502
اعتبار میشود؛ و طبعا نیازمندی ماهیت به علّت نیز تبعی و مجازی است. پس نیاز و بینیازی را نباید خارج از وجود دانست. مراتب وجود از نظر غنا و فقر و شدّت و ضعف و محدودیت و عدم محدودیت و نیاز و بینیازی متفاوتاند. مرتبه قوی و شدید و لایتناهی وجود، بی نیاز از علّت است و مراتب ناقص و ضعیف وجود، نیازمند به علّتاند. همان طور که شدّت، قوّت و غنای یک مرتبه از وجود، ذاتی اوست و معلّل به علّتی نیست، نقص و ضعف مرتبه دیگر نیز ذاتی و غیر معلّل است؛ یعنی وجود ضعیف و ناقص که معلول است خودش معلول است نه ضعفش و نقصش.
پس سلوک فکری صدرالمتألّهین با سلوک فکری امثال بوعلی متفاوت بوده است. سلوک فکری صدرالمتألّهین از این راه بوده است که اوّل مسأله «اصالت وجود و اصالت ماهیت» را طرح کرده و به اصالت وجود رسیده است؛ سپس مسأله شدّت و ضعف مراتب وجود و این که حقیقت وجود یک واحد ذی مراتب است برایش طرح شده است؛ آنگاه مسأله «ملاک نیاز به علّت» طرح شده و ریشه نیاز و بی نیازی را در خود وجود دانسته است نه در ماهیت. صدرالمتألّهین به حکم این که ماهیت را امری اعتباری میداند آن را «موجود بغیره» میداند نه «موجود بذاته» و وجود را مطلقا «موجود بذاته» میداند؛ ولی مراتب وجود، برخی «موجود لذاته» میباشند و آن منحصر است به ذات واجب الوجود، و برخی «موجود لغیره» اند یعنی همه موجودات دیگر. پس ذات حق «موجود بذاته و لذاته» است ولی چنانکه قبلًا دیدیم فلاسفه قبل از صدرالمتألّهین موجود بذاته را منحصر به ذات حق میدانستند. شعر منظومه که میگوید:
ما ذاته بذاته لذاته
موجود الحقّ العلی صفاته
واجب الوجود را بر اساس سلوک فکری صدرالمتألّهین تعریف میکند.
اذا الوجود کان واجبا فهو
و مع الامکان قد استلزمه
هرگاه حقیقت وجود، واجب باشد پس
مطلوب حاصل است و با امکان (یعنی اگر
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 5 صفحه : 502