responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 5  صفحه : 435

وجود داشته باشد. بلکه از نظر حکما همان غایت به معنی اوّل از نظر فاعل کل مفهوم «مالاجله» پیدا میکند. از نظر حکما علم فاعل کل به اشیاء علم به نظام است چنانکه هست، و چون در متن واقعیت، هستی مغیی وابسته به غایت است و «به سوی غایت بودن» مقوّم وجود اوست به طوری که اگر غایت نمیبود مغیی هم نبود قهراً از نظر علم فاعل، مغیی به خاطر غایت و برای غایت است.

مفهوم «مالاجله» از نظر کسانی که رابطه مغیی و غایت را فقط در ذهن فاعل جستجو میکنند، مساوی است با مفهوم محرّکیت و باعثیت غایت نسبت به فاعل، ولی از نظر حکیم که نظام علمی و عینی را متطابق میداند عبارت است از علم فاعل کل به نظام هستی آنچنانکه هست [1]؛ به عبارت دیگر چیزی که در متن واقع و نظام هستی وابسته و متوجّه به غایتی است و فاعل کل آن را آنچنانکه هست یعنی به صورت وابستگی طبیعی به وجود آورده است پس فاعل کل آن را برای آن غایت به وجود آورده است، پس آن غایت از نظر علّت فاعلی «مالاجله الوجود» است. پس هر جا که طبیعت و حرکت طبعی وجود داشته باشد و آن طبیعت و حرکت طبعی فاعل شاعر و عالمی داشته باشد، همان طوری که غایت به معنی «ما الیه الحرکة» صادق


[1]. متکلّمین رابطه غایت و ذی غایت را در ذهن فاعل جستجو میکنند آنچنانکه در مصنوعات بشری وجود دارد. ولی حکیم میان خود فعل و غایت رابطه تکوینی قائل است و رابطه ذهنی را جز علم به غایت و مغیی چنانکه هستند نمیداند. علیهذا معنی «غایت به معنی لاجله» نیز در نظر حکیم و متکلّم متفاوت میشود. «مالاجله» از نظر متکلّم که رابطه را اوّلًا و بالذات در ذهن فاعل جستجو میکند مفهوم محرّکیت و باعثیت غایت نسبت به فاعل را میدهد، ولی از نظر حکیم که نظام علمی و عینی را متطابق میداند عبارت است از علم علّت به معلول آنچنانکه هست، زیرا مغیی در خارج و از لحاظ وجود تکوینی وابسته به غایت است و برای اوست و به سوی اوست و اگر غایت در خارج نباشد مغیی هم که وجودی وابسته به اوست وجود ندارد.

از آنچه گفته شد فرق اصطلاح کلامی و عامیانه «غایت» با اصطلاح فیلسوفانه آن روشن میگردد. از نظر طرز تفکر عامیانه فقط ذهن فاعل است که غایت را غایت و مغیی را مغیی کرده است. امّا از نظر طرز تفکر فیلسوفانه رابطه تکوینی میان غایت و مغیی است که یکی را غایت و دیگری را مغیی کرده است. طبیعت، توجّه به غایت دارد و به سوی غایت میرود، پس به این معنی طبیعت غایت دارد و فاعل هم چون علمش با خارج متطابق است «لاجله» درباره او صادق است، و این غیر از این است که ذات فاعل، غایت کلّ است (از اینجا جواب اشکال فاعلیت طبیعت که شاعر نیست و فاعلیت مجرّدات محضه که ناقص نیستند روشن میشود. باقی میماند اثبات این مطلب که طبیعت متوجّه به غایت و هدف است. در اینجا بحث ما با مادّیین درباره «تکامل» است که آیا تکامل، آن طور که آنان تفسیر میکنند، بیانی جامع و تمام است، یا تا اصل توجّه به غایت دخالت داده نشود تکامل معنی و مفهوم ندارد یعنی عقلا صورت وقوع پیدا نمیکند؟).

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 5  صفحه : 435
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست