responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 5  صفحه : 317

شخص معین از پول علاقه ندارد، بلکه هر واحد معادل دیگر میتواند قائم مقام آن بشود، و لهذا اگر فردی دارای یک اسکناس یکصد ریالی باشد و کسی آن را از او بگیرد و او هم موفّق شود یک اسکناس یکصد ریالی دیگر از او بگیرد میگوید «پولم را از او پس گرفتم» و حال آنکه عین آن واقعیت و عین آن چیزی که از او ربوده شده است باز پس گرفته نشده است، بلکه مثل و شبیه آن باز پس گرفته شده است، امّا چون از لحاظ غرض و هدف این شخص هر دو واحد پول علی السّویه هستند و یک چیز شمرده میشوند میگوید «پولم را پس گرفتم». این حالت بر خلاف آن مواردی است که غرض انسان، قائم به «شخص» است نه به «نوع». مثلًا فرض کنید که به جای پول، فرزند این شخص را ربوده بودند و او تنها موفّق شده بود که فرزند طرف را بگیرد. در اینجا هرگز نمیگفت که «فرزندم را پس گرفتهام». این گونه مسامحات که غالبا مربوط به کیفیت تعلّق غرض متکلّم است در محاورات عرفی زیاد به کار میرود و ضرورت هم دارد که به کار رود. اگر ما جسم نرمی را شکل بدهیم و سپس آن شکل را از بین برده و دو مرتبه آن جسم نرم را به همان شکل اوّل در آوریم، در اینجا میگوییم «شکل اوّل مجدّدا پیدا شده است» یعنی شکل دوم را عین شکل اوّل میدانیم که اعاده شده است. در اینجا نیز واضح است که مسامحه به کار رفته است، زیرا شکل اوّل و دوم یک واقعیت نیستند، بلکه دو واقعیتاند؛ وحدت اینها وحدت مجازی و به اصطلاح وحدت بالنّوع است نه وحدت بالشّخص، امّا چون خصوصیات فردی، مورد نظر ما نیستند و یا مورد توجه و دقت قرار نگرفتهاند ما چنین میپنداریم که یک چیز بود، رفت و دوباره برگشت. خیال میکنیم که از بین رفتن شکل اوّل و پدید آمدن شکل دوم مثل این است که شخص واحدی از یک مکان بیرون رود و دوباره به همان مکان مراجعت کند؛ یعنی رابطه شکل و ذی شکل را نظیر رابطه مکان عرفی یک شیء با آن شیء میپنداریم.

ما قبلًا در مبحث «اتّحاد عاقل و معقول» اشاره کردیم که پیدایش عرض در موضوع یا پیدایش صورت در مادّه از این قبیل نیست که موجودی از خارج بیاید و در موضوع یا مادّه جای بگیرد، بلکه عروض و حلول عرض بر موضوع و یا صورت بر مادّه عین تحقّق یافتن آنهاست نه اینکه آنها قطع نظر از انتساب به موضوع و مادّه از خود تحقّقی دارند و بعد برای آنها این نسبت که نامش «حلول» و «عروض» است پیدا میشود؛ و این است معنای صحیح قول حکما در باب «عرض» که گفتهاند: «وجوده

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 5  صفحه : 317
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست