responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 5  صفحه : 307

بنابر این آنجا که میگوییم «زید موجود است» به این معنی است که «خارج» ظرف وجود و تحقّق زید است و نیز «خارج» ظرف خود وجود است. همچنین آنجا که میگوییم «زید معدوم است» به این معنی است که «خارج» ظرف عدم زید است و نیز «خارج» ظرف خود عدم است. آنگاه از این مطلب چنین نتیجه میگرفتند که موجود یا معدوم خارجی چیزی است که «خارج» ظرف وجود یا عدم او باشد و در نتیجه اشکال، حل و تناقض مرتفع میگردد، زیرا وقتی میگوییم «زید معدوم است در خارج» هر چند «خارج» ظرف عدم زید است ولی مستلزم این نیست که عدم در خارج موجود باشد.

پس این تناقض که ادّعا شده بود که «اگر عدم، صفت شیء باشد در خارج، لازم میآید که در خارج موجود باشد» مرتفع میگردد.

اما این پاسخ که مبتنی بر طرز فکر اصالت ماهوی است جواب صحیحی نیست، زیرا:

اوّلًا، لازمه این بیان این است که هر یک از وجود و عدم نه موجود است و نه معدوم و تنها ماهیت است که صلاحیت اتّصاف به موجودیت و معدومیت را دارد و این باطل است، زیرا به ضرورت حکم عقل هر چیزی را که ما فرض کنیم یا در خارج موجود است یا معدوم؛ نه ممکن است که هم موجود باشد و هم معدوم، و نه ممکن است که نه موجود باشد و نه معدوم؛ و همچنانکه در پاورقیهای اصول فلسفه و روش رئالیسم کاملًا توضیح دادهایم اصل امتناع تناقض یکی از دو پایه و یکی از دو اصل متعارف اساسی فلسفه است و شبهاتی که در مورد این اصل شده است مانند قول به «حال» که در بین متکلّمین پیدا شده و نیز شبهاتی که در عصر جدید پیدا شده در جای خود رفع شده است. در هر صورت لازمه این جواب و آن طرز فکر این است که هر یک از وجود و عدم نه موجود باشند و نه معدوم و این باطل است. متکلّمین هم در قول به «حال» یکی از مصادیق «حال» را خود «وجود» دانستهاند و حال آنکه مطابق بیان گذشته «عدم» را نیز از مصادیق «حال» به شمار میآورند. ولی آنها «حال» را به «صفة الموجود لا موجودة و لا معدومة» تعریف کردهاند و عدم، صفت موجود نیست؛ و البته این ایراد وارد است که تخصیص اینکه موصوف باید موجود باشد بلاوجه است.

ثانیا، چیزی که خودش در خارج موجود نیست و واقعیتی ندارد (هر چند به قول آنها بگوییم: معدوم هم نیست) و موصوفش نیز موجود و واقعیتدار نیست چگونه ممکن است یک صفت خارجی باشد و افرادش در خارج، از یکدیگر متمایز باشند؟

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 5  صفحه : 307
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست