نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 5 صفحه : 206
است که آیا تصوراتی که ما از ماهیت اشیاء در ذهن داریم عین تصور ما از مفهوم «وجود» است یا غیر آن؟ پاسخ این سؤال هم بدیهی است: واضح است که تصور ما از انسان، درخت، سفیدی، خط، عدد و غیره عین تصور ما از هستی نیست، همچنانکه عین تصور ما از نیستی نمیباشد. ما مفهوم «هستی» و همچنین مفهوم «نیستی» را بر انسان و درخت و سفیدی و غیره حمل میکنیم و میدانیم که حمل این دو مفهوم بر این مفاهیم از قبیل حمل یک مفهوم بر خود ( (مثلًا «الف، الف است») نیست.
برای درک این مدعا تصور صحیح آن کافی است و نیاز به اقامه برهان نمیباشد، در عین حال برای توضیح بیشتر برخی براهینی را که بر این مدعا اقامه شده است ذکر میکنیم:
لِصِحَّةِ السَّلبِ عَلَی الکونِ فَقَط
وَ لِإِفتِقارِ حَملِهِ إِلی الوَسَطِ
به دلیل اینکه سلب وجود از ماهیت صحیح است
و به دلیل اینکه حمل وجود بر ماهیت نیازمند به حد وسط است
شرح: قبل از بیان براهین این مدعا یک نکته را باید روشن کنیم و آن اینکه مغایرت وجود با ماهیت، شامل نفی جزء بودن وجود برای ماهیت نیز هست، یعنی وجود نه عین ماهیت است و نه جزء آن؛ و اگر گفته شود یک فرض دیگر هم هست و آن اینکه ماهیت جزء وجود باشد، جواب این است که این احتمال اصلًا قابل بحث و طرح نیست، زیرا مفهوم وجود بسیط است و جزء ندارد و قبلًا نیز به آن اشاره شد.
اما توضیح بیت بالا: در این بیت دو برهان بر مغایرت ذهنی و مفهومی وجود و ماهیت اقامه شده است:
1. اگر وجود عین ماهیت یا جزء ماهیت میبود نفی وجود از ماهیت ممکن نبود و حال آنکه نفی وجود از ماهیت ممکن است و به اصطلاح، وجود از ماهیت صحت سلب دارد، پس وجود عین یا جزء ماهیت نیست.
توضیح اینکه اگر وجود عین ماهیت یا جزء ماهیت باشد ذاتی ماهیت است، و ذاتی شیء قابل سلب از آن شیء نیست. مثلًا در تعریف خط میگوییم: «کمّیت متصل یک بُعدی». مجموع این سه مفهوم، مفهوم خط را تشکیل میدهند و ممکن نیست که مجموع این سه مفهوم را یا یکی از این سه مفهوم را از خط سلب کنیم، مثلًا بگوییم
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 5 صفحه : 206