responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 537

معین کردهاند، و آن شکلی که معین کردهاند صد در صد روحانی نیست.

مسأله معاد در میان قدمای فلاسفه اصلا مطرح نبوده. اصلا معاد را انبیاء آوردهاند نه فلاسفه.

حتی ارسطو قائل به فنای روح است و ابدا معتقد به بقای ارواح و عود ارواح و این حرفها نیست و روح را یک موجود فانی و قابل فنا میداند.

حکمای اسلامی از قبیل بوعلی طور دیگری معتقدند. بوعلی میگوید از نظر برهان علمی و برهان عقلی، ارواح باقی میمانند و بازگشت میکنند به سوی خداوند و سعادت و شقاوت آنها هم سعادت و شقاوت معنوی و عقلانی است؛ یعنی لذتها و المها، لذتها و المهای عقلانی است (یعنی از نوع لذتی است که عقل میبرد و از نوع رنجی است که عقل میبرد، نه از نوع لذت و المی که انسان از راه جسم میبرد). بعد میگوید این راهی است که ما از طریق علمی میتوانیم طی کنیم؛ این قدر میدانیم که روح انسان فانی نمیشود و باقی میماند و در جهان دیگری یا معذّب است یا متنعّم. آن مقداری که ما از راه دلیل علمی میتوانیم بفهمیم این است که فقط عقل انسان (یعنی قوه عاقله انسان) باقی میماند؛ سایر قوای انسان هر چه هست، همه معدوم میشوند و قوه عاقله به صورت یک امر مستقل و یک شیء مستقل و یک شخصیت مستقل- که شخصیت واقعی انسان هم همان عاقلهاش هست- باقی میماند. بعد میگوید لکن معاد جسمانی هم چیزی است که پیغمبر به آن خبر داده است، صادق به آن خبر داده است؛ ما معاد جسمانی را هم قبول میکنیم به اعتبار اینکه مخبر صادق به آن خبر داده است. پس در واقع این طور میگوید که دلیل علمی و عقلی، ما را فقط در حد معاد روحانی راهنمایی میکند ولی اینکه معادْ جسمانی باشد، چیزی است که ما از راه عقل نمیتوانیم کشف کنیم ولی چون مخبر صادق خبر داده (اخْبَرَ بِهِ الصّادق) ما قبولش داریم [1].

4. عود ارواح به خداوند با کیفیت جسمانی

بعضی دیگر جمع میان ایندو کردهاند، به این معنا که نظریهای ابراز داشتهاند که معنی آن این است:

معاد عود به پروردگار است نه عود ارواح به اجسام [2]، ولی در عین حال کیفیت جسمانی دارد. اینها کسانی هستند که اعتقاد دارند [3] قوای حیاتی انسان دو طبقه است: طبقه جسدی و طبقه غیر جسدی، و انسان دارای بدنی است (آن را بدن مثالی و برزخی نامیدهاند) که آن بدن الآن وجود دارد و با این بدن متحد است؛ این بدن حکم تفالهای را دارد و آن بدن حکم جوهر، و این بدن است که دائما متحلّل و فانی و متغیر میشود و بدل پیدا میکند. این بدن نسبت به آن بدن، حکم موی سر


[1]. من بوعلی را واقعا مؤمن به پیغمبر میبینم، عجیب هم به پیغمبر ایمان دارد.

[2]. اجسام یعنی این اجساد، این بدنهای خاک شده.

[3]. بر خلاف اعتقاد بوعلی و ماقبل بوعلی که [میگویند] فقط عقل انسان یک قوّه مستقل و مجرد از بدن است.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 537
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست