responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 383

طبیعت قوانینی غیرقطعی است یا لااقل نمیتوانیم به قطعیت این قوانین حکم کنیم، و آن کسانی که این قوانین را قطعی میدانند بر یک مبنایی گفتهاند که آن مبنا غیر از مبنای علمی است، یک طرز تفکر فلسفی است.

آن طرز تفکر فلسفی- که کار معجزه را مشکل میکند- این است که از یک طرف قانون علیت را به طور کلی و عمومی میپذیرد، یعنی میگوید هر چیزی که در جهان به صورت پدیده پیدا شد، بدون علت امکان ندارد؛ هر پدیدهای در جهانْ بدون علت محال است به وجود بیاید [1]؛ و از طرف دیگر قائل است به اصلی به نام «سنخیت میان علت و معلول» که میگوید درست است که هر پدیدهای بدون علت به وجود نمیآید اما این طور نیست که هر چیزی که ما نام «علت» رویش بگذاریم صلاحیت داشته باشد که هر معلولی از آن پیدا بشود، بلکه هر علتی فقط صلاحیت برای یک معلول خاص را دارد و هر معلولی امکان پیدایش از یک علت معین را دارد و بس. وقتی که اصل علیت را با اصل سنخیت میان علت و معلول پذیرفتیم، آنوقت مجبوریم بگوییم که هر معلول خاص فقط از علت خاص خودش امکان صدور دارد و بس، و هر علت خاص فقط معلول خاص خودش [را ایجاد میکند] و بس؛ و چون پایه این سخن یک فکر فلسفی است، شما نمیتوانید آن را نقض کنید و بگویید من میتوانم نشان بدهم گاهی یک معلول از چند علت پیدا میشود، مثل اینکه در قدیم میگفتند که حرارت از آتش پیدا میشود، از خورشید پیدا میشود (که آنها خورشید را از غیر نوع آتش میدانستند و میگفتند عنصر جداگانه است)، از حرکت هم پیدا میشود. حرکت یک عرَض است، آتش یک جوهر است. عرض و جوهر که از یک مقوله نیستند. خورشید از یک عنصر است و آتش عنصر دیگری است. میگفتند که فرضا ما نتوانیم علت واقعی را کشف کنیم باید بفهمیم اینجا آتش از آن جهت که آتش است علت نیست، خورشید هم از آن جهت که خورشید است علت نیست، حرکت هم از آن جهت که حرکت است علت نیست؛ حتما یک امر واحدی در اینجا وجود دارد که این معلول واحد را به وجود میآورد و لو ما تشخیص ندهیم آن علت واحد چیست.

این مطلب است که کار توجیه معجزه را مشکل میکند. وقتی گفتیم که چنین رابطه زنجیری و قطعی میان اشیاء وجود دارد، آنوقت میگوییم که چطور معجزه میآید چیزی را از غیر مجرای عادی خودش به وجود میآورد؟ معنایش این است که معلولی را علتی به وجود بیاورد که علتِ آن نیست، معلولی به وجود بیاید از غیر راه علت خودش.


[1]

. البته علم نمیتواند بگوید «محال است به وجود بیاید». علم میگوید تا حالا من ندیدهام به وجود بیاید. تازهعلم میگوید «یک پدیده، بدون مقدمه (بدون سابقه) به وجود نمیآید»، نمیتواند بگوید بدون «علت»، ولی فلسفه میخواهد ادعا کند که هیچ پدیدهای بدون علت امکان ندارد وجود پیدا کند.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 383
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست