responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 384

پس اشکال معجزه از طریق فلسفه است نه از طریق علم. علم درباره معجزه لااقل سکوت میکند نه اینکه مدعی محال بودن معجزه است، و فلسفه است که طوری مطالب را تقریر میکند که این جور نتیجهگیری میشود که معجزه و نقض قانون طبیعت یک امر محالی است.

نقد نظر اشاعره

حال، اول ما وارد همان بحث اشاعره- که آقای شریعتی هم آن را تعقیب کردهاند- میشویم، بعد ببینیم که جواب این اشکال فلسفی چیست؟

اینکه قوانین طبیعی قوانینی قراردادی است، به نظر نمیآید که مطلب صحیحی باشد و به هیچ شکل هم نمیشود آن را توجیه کرد. البته ایشان میگویند اینها قوانینی است که خدا این جور قرار داده؛ به تعبیر خود اشاعره عادت الهی است، عادت خداست، عادت خدا جاری شده است که فلان اثر را دنبال مؤثر خلق کند، یعنی واقعا این، مؤثرِ آن اثر نیست، ما خیال میکنیم این مؤثر است و آن اثر، درست مثل یک پرده نمایش. عالم را مثل یک پرده نمایش خیال میکنند. ما در نمایشی که در عالم میبینیم اسم چیزی را مؤثر گذاشتهایم، اسم چیز دیگری را اثر. ما نمیدانیم که اصلا این مؤثر مؤثر نیست، اثر هم اثرِ این نیست. آن که در پشت این پرده خودش را مخفی کرده اول مؤثر را ایجاد میکند بعد متوالیا اثر را ایجاد میکند، ما خیال میکنیم که پیوندی میان این مؤثر و این اثر هست. هیچ پیوند واقعی وجود ندارد. حال، خدا چرا این وضع را به وجود آورده؟ میگویند مصلحت این جور ایجاب میکرده. حتی آقای شریعتی هم تصدیق میکنند، میگویند خداوند اگر این نظم را برقرار نمیکرد و اوضاع را به این شکل قرار نمیداد هرج و مرج بود، همه چیز مختل میشد؛ پس مصلحت ایجاب میکرد که وضع عالم را اینگونه قرار بدهد و لهذا در یک جای استثنائی که مصلحت بر خلاف ایجاب میکند، فورا وضع را عوض میکند.

ولی به نظر میرسد که اصلا اگر ما این فکر را بپذیریم، چیزی که مفهوم نخواهد داشت همان مصلحت است، چیزی که مفهوم نخواهد داشت همان مسأله هرج و مرج است که هرج و مرج لازم نیاید؛ چرا؟ تعجب است از کسانی که این حرف را میزنند و باز دم از مصلحت میزنند، باز میگویند خداوند این کار را به خاطر یک مصلحت میکند. اصلا مصلحت این است که من این شیء را به وجود میآورم به خاطر اینکه میخواهم بعد فلان حالت به وجود بیاید. این از باب این است که این برای آن است، یعنی آن از این پیدا میشود. مثالی ذکر میکنیم که برای خود ما معقول است. کسی میگوید: «من این حرف را زدم، مصلحت بود که این حرف را بزنم.» بعد میگوید این برای آن است که اگر من این حرف را بزنم به دنبال آن اثری پیدا میشود که آن اثر با آن منظوری که من دارم منطبق است. میگویم پس گفتن من این حرف را مصلحت است. من این حرف زدن را

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 384
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست