responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 193

2. اصالت وجود

ملاصدرا میگوید اصلا آنچه که در خارج حقیقت دارد نفس هستی است؛ اشیاء دیگر (هرچیز دیگری که ما میگوییم) مثل جلوهها و اعتباراتی است از هستی که در ذهن ما میآید. ما میگوییم انسان هست، درخت هست، سنگ هست، و خیال میکنیم که آنچه متن واقع را تشکیل میدهد انسان است که دارای صفتی است به نام هستی، درختْ خودش چیزی است با صفتی به نام هستی، سنگ چیزی است با صفتی به نام هستی، در حالی که این طور نیست بلکه هستی وجود دارد؛ آن هستی سنگ که وجود دارد، یک هستی خاصی است و ذهن شما وقتی با آن هستی برخورد میکند، از آن جلوهای پیدا میکند و آن نقشی که در ذهن شما میآید سنگ (ماهیت) نامیده میشود. در واقع نباید بگوییم «سنگ هست»، بلکه اگر بخواهیم حقیقت را بگوییم باید بگوییم:

هستی در یک جا سنگ است، در جای دیگر انسان است و در جای دیگر درخت است. هستی تنوعات مختلفی پیدا میکند؛ درست مثل امواج دریا که آب، امواج مختلف پیدا میکند، در یک جا این شکل را پیدا میکند و در جایی شکل دیگر؛ آن که واقعا وجود دارد خودِ همین آب دریاست و این رنگها و شکلها و تعینات به علل خارجی پیدا میشوند. این یک معنی اجمالی از «اصالت وجود» است.

ملاصدرا حرفش را روی تصور نیاورده که ما تصوری داریم از ذات کامل، تصوری داریم از وجود مطلق، تصوری داریم از لایتناهی، بلکه بعد که ثابت میشود تمام معانی و مفاهیمی که از اشیاء خارجی داریم تعیناتی است که ذهن ما از هستیها درک میکند و آن که واقعا وجود دارد خودِ هستی است، روی هستی تأملی میکند که خود هستی چیست، و روی هستی در ذات خودش حساب میکند.

در تقسیم اوّلی در ذهن انسان این طور میآید که هستی ممکن است دو جور باشد: یکی آنکه ناقص و محدود باشد، دیگر آنکه کامل باشد. آنچه طبیعت هستی ایجاب میکند که لازمه هستی بودنِ آن است، کمال مطلق و ضدیت با «نیستی» و ابدیت و همیشگی بودن است. محدودیت، عدم و نیستی است؛ باید ببینیم این عدم و نیستی از کجا پیدا میشود، و الّا اگر ما در ذات هستی تعمق کنیم، ذات هستی مساوی با وجوب وجود و لانهایی و کامل مطلق بودن است. پس ناقص بودن و محتاج بودن ناشی از جای دیگر است؛ ناشی از چیست؟ وقتی که ذات هستی علیت پیدا میکند (یعنی هستی دیگری به وجود میآورد)، آن هستی دیگر لازمه معلولیتش تأخّر و نقص و عدم است، نه لازمه ذاتش. اصلا لازمه ذات هستی کمال مطلق است.

در اینجا همین قدر خواستم مقایسهای شده باشد میان آن برهانی که دیگران از راه تصور وجود وارد شدهاند و نام آن را «برهان وجودی» گذاشتهاند و این راهی که به نام «برهان صدّیقین»

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 193
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست