responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 174

نباشد نه به دلیل آنچه که در فیزیک امروز گفته میشود. این حرفی که آنها به ارسطو نسبت میدهند که «حرکت به محرک احتیاج دارد» و محرک را هم عامل خارج از وجود جسم میدانند، اصلا برای من باوری نیست که ارسطو چنین حرفی زده باشد تا بعد آن را رد کرده باشند.

چون ما نمیخواهیم روی این برهان تکیه کنیم، همین قدر به صورت سربسته عرض کردیم تا بدانید چنین حرفی در دنیا بوده است و از نظر تاریخی آشنایی مختصری پیدا شده باشد؛ اگر بخواهیم وارد هر یک از این براهین فلسفی بشویم خیلی طولانی میشود.

برهان سینوی

اما آن راهی که ابنسینا طی کرده است: ابن سینا برای اولین بار از «وجوب و امکان» که مسألهای است در فلسفه، استفاده کرده است. راهی که ابن سینا رفته است از راهی که ارسطو رفته فلسفیتر است یعنی بیشتر جنبه عقلانی و محاسباتی دارد. راه ارسطو یک سرش به طبیعیات بستگی دارد که مسأله حرکت است، اما راهی که ابن سینا رفته است چنین نیست.

ما دو مفهوم داریم که در فلسفه مورد استعمال است ولی همه مردم آن را درک میکنند: هستی و نیستی. هستی و نیستی از بدیهیترین مفهومهای دنیاست و احتیاجی نیست که کسی بخواهد آنها را برای ما تعریف کند.

سه مفهوم دیگر هم داریم که در همین ردیف است و نفس این سه مفهوم بدیهی است (یعنی تصورش احتیاج به تعریف ندارد)؛ یکی «وجوب» (یا ضرورت) است، دیگری «امتناع» (یا محال بودن) است، و سومی «امکان» (یعنی نه واجب بودن و نه ممتنع بودن) است. اگر شما «الف» را موضوع قرار دهید و «ب» را صفت برای آن فرض کنید، میگویند «ب» برای «الف» حتما یکی از این سه حالت را دارد و شق چهارم ندارد: یا این صفت برای «الف» ضروری است؛ یعنی نمیشود این صفت را نداشته باشد مثل اینکه میگویید «مجموع سه زاویه مثلث مساوی با دو قائمه است» که نمیتواند چنین نباشد. یا این صفت برای «الف» محال است (درست نقطه مقابل حالت اول) یعنی اصلا نمیشود «الف» این صفت را داشته باشد؛ مثل اینکه میگویید «مجموع سه زاویه مثلث 181 درجه است» که نمیتواند چنین باشد. و یا این صفت برای «الف» امکان دارد؛ یعنی نه ضرورت دارد که این صفت را داشته باشد و نه ضرورت دارد که این صفت را نداشته باشد (میتواند این صفت را داشته باشد، میتواند نداشته باشد) مثل اغلب حالات طبیعی که هر کسی دارد. مثلا آیا تعداد انسانهای داخل این اتاق باید ده نفر باشد؟ نه. آیا محال است که ده نفر باشد؟

نه. میشود ده نفر باشد، میشود نباشد. یک مثال دیگر: نفس عدد 5 طاق و فرد (یعنی غیرقابل

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 4  صفحه : 174
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست