نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 3 صفحه : 173
نبوّت تبلیغی
پرسش دیگر این است: پیامبران مجموعاً دو وظیفه انجام میدادهاند: یکی اینکه از جانب خدا برای بشر قانون و دستور العمل میآوردهاند؛ دوّم اینکه مردم را به خدا و عمل به دستور العملهای الهی آن عصر و زمان دعوت و تبلیغ میکردهاند. غالب پیامبران فقط وظیفه دوم را انجام میدادهاند؛ عدّه بسیار کمی از پیامبران که قرآن آنها را «اولو العزم» میخواند قانون و دستور العمل آوردهاند. به عبارت دیگر، دو نوع نبوّت بوده است: نبوّت تشریعی و نبوّت تبلیغی. پیامبران تشریعی که عددشان بسیار اندک است صاحب قانون و شریعت بودهاند، ولی پیامبران تبلیغی کارشان تعلیم و تبلیغ و ارشاد مردم به تعلیمات پیامبر صاحب شریعت بوده است. اسلام که ختم نبوّت را اعلام کرده است نه تنها به نبوّت تشریعی خاتمه داده است بلکه به نبوّت تبلیغی نیز پایان داده است. چرا چنین است؟ چرا امّت محمّد و ملّت اسلام از هدایت و ارشاد چنین پیامبرانی محروم ماندهاند؟ فرضاً این مطلب را پذیرفتیم که اسلام به واسطه کمال و کلّیت و تمامیت و جامعیتش به نبوّت تشریعی پایان داده است، پایان یافتن نبوّت تبلیغی را با چه حساب و فلسفهای میتوان توجیه کرد؟
حقیقت این است که وظیفه اصلی نبوّت و هدایت وحی، همان وظیفه اوّل است، امّا تبلیغ و تعلیم و دعوت، یک وظیفه نیمه بشری و نیمه الهی است. وحی و نبوّت، یعنی اتّصال مرموز با ریشه وجود و سپس مأموریت برای ارشاد خلق، مظهری است از مظاهر «هدایت» که بر سراسر هستی حکمفرماست: