responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 709

اعضا راحت نمیخوابند. مثلًا اینطور نیست که وقتی دندان درد میکند، سایر اعضا بگویند گور پدر دندان، درد بکش تا جانت درآید، دست بگوید من چرا راحتم را از بین ببرم، چشم بگوید من چرا راحتی خودم را از بین ببرم، و همینطور اعضای دیگر. یک عضو که به درد میآید، سایر اعضا با او همدردی میکنند. چگونه همدردی میکنند؟ به تب و بیداری. یک جا که ناراحتی پیدا میشود، تمام بدن یکجا تب میکند و سِهر و بیداری دارد. میفرمایند: مؤمنین اینجور هستند.

همدردی، حساسیت است و بنابراین نقص نیست و عین کمال است.

بنابراین، این منطق (اگر کسی واقعاً به لسان جِدّ طرفدار لَختی و بیحسی باشد و عقل و هوش را به دلیل اینکه به انسان احساس میدهد و احساسْ منشأ ناراحتی و درد است، محکوم کند) منطق غلطی است، بر ضد انسانیت است و اسلام هم آن را محکوم میکند. اسلام آن جور درد داشتن را تمجید کرده است. ولی اگر لسان، لسان جدّ نباشد بلکه شخص میخواهد مطلب را بهطور کنایه بگوید و در واقع میخواهد بگوید که در خارج، چنین و چنان است منتها به این عبارت میگوید، [در این صورت اشکالی ندارد]، مثل اینکه خودمان میگوییم: ای کاش من کور شوم و فلان چیز را نبینم. حالا اگر حادثه بدی رخ داد، من که کور شدم و ندیدم، در واقعیت که تغییری رخ نمیدهد، غیر از اینکه تازه من هم کور شدهام. نه، مقصود این است که آن شیء آنقدر ناراحت کننده است که من آرزو میکنم چشم نداشته باشم و آن را نبینم، و در واقع میخواهد بدی آن شیء را بیان کرده باشد.

این یک منطق در اشعار و ادبیات ما که آن را توضیح دادم.

تحقیر عقل و علم و مسئله معاش

منطق دیگری داریم که اگر این را هم جدی بگیریم، از این پستتر است و آن این است که عدهای علم و عقل و همه چیز را به چشم یک ابزار برای جلب مادیات زندگی مینگرند. وقتی یک کسی که فکر میکرده از مردم دیگر عاقلتر و عالمتر است، دیده خیلی از بیسوادها و نادانها در زندگی جلو افتادهاند، شروع کرده شلاق فحش را به جان عقل و علم کشیدن که: این همه معلوماتی که اگر آدم ببرد دم دکان بقالی یک قران سبزی به او نمیدهند، فایدهاش چیست؟! در این زمینه هم زیاد داریم. آن شعر عبید زاکانی، معروف است و او در عمل هم همین جور شد. گفت:

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 709
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست