responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 384

بی اجر هم نیست. درست است که عمده اجرها مال کارهای آگاهانه انسان است، ولی اینکه انسان به حس اخلاقی خودش پاسخ میدهد، حس اخلاقی حسی جدا از حس خداشناسی نیست. برعکسِ آنچه که عدهای خیال کردهاند حس خداشناسی یک حس است و حس اخلاقی حس دیگر، حس اخلاقی همان حس خداشناسی است ولی حس تکلیف خداشناسی؛ حس خداشناسی و حس تکلیف خداشناسی است، یعنی حسی است که به موجب آن، انسانْ اسلام فطری را میشناسد، بالفطره میشناسد که عفو مورد رضای معبود است، بالفطره میشناسد که خدمت به خلق خدا و فداکاری برای خلق خدا مورد رضای معبود است، بالفطره میشناسد که انصاف مورد رضای معبود است، بالفطره میشناسد که تن به ذلت و خواری ندادن مورد رضای معبود است.

توجیه صحیح اخلاق

بنابراین آن که میگوید ریشه اخلاق در وجدان انسان است حرفش، هم راست است و هم راست نیست. راست است به این معنی که واقعاً قلب انسان اینها را به او الهام میکند. اما راست نیست به این معنی که انسان خیال کند وجدان حسی است مستقل از حس خداشناسی و کارش این است که برای ما تکلیف معین میکند بدون اینکه مکلّفی را به ما شناسانده باشد؛ مکلّف هم خودش است، خودش مستقلًا برای ما تکلیف معین میکند و ما باید تکلیف او را بشناسیم.

بیان کانت عیبش فقط در همین جهت بود که میخواست [ندای] وجدان را به عنوان یک تکلیف که «تکلیف معین کن» از خود ضمیر انسان سرچشمه میگیرد و ماورای ضمیر انسان نیست، معرفی کند. نه، ضمیر انسان درک میکند تکلیف را آنچنان که درک میکند تکلیف کننده را. وجدان و الهامات وجدانی، همه ناشی از فطرت خداشناسی انسان است. منطق قرآن این است. قرآن میگوید: وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّیها. فَالْهَمَها فُجورَها وَ تَقْویها [1]. تقوا همان تقوَی اللَّه است نه چیز دیگری. فجور، خروج عَن حُکمِ اللَّه است نه چیز دیگری.

بنابراین نظریه وجدان بسیار نظریه درستی است ولی عیبش این است که یک


[1]. شمس/ 7 و 8

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 22  صفحه : 384
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست