نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 2 صفحه : 321
پس، از نظر عارفْ روح و جانْ «من» واقعی نیست، آگاهی به روح یا جانْ خودآگاهی نیست، روح و جان مظهری از «خود» و از «من» است، من واقعی خداست؛ هرگاه انسان از خود فانی شد و تعینات را درهم شکست و ندید، از روح و جان اثری باقی نمانْد، آنگاه که این قطره جدا شده از دریا به دریا بازگشت و محو شد، انسان به خودآگاهی واقعی رسیده است؛ آنوقت است که انسان خود را در همه اشیاء و همه اشیاء را در خود میبیند و تنها آنوقت است که انسان از خود واقعی باخبر میشود.
8. خودآگاهی پیامبرانه
خودآگاهی پیامبرانه با همه آنها متفاوت است. پیامبر، هم خودآگاهی خدایی دارد و هم خلقی، هم درد خدا دارد و هم درد خلق خدا؛ اما نه در شکل ثنویت و دوگانگی و دوگونگی و دو قطبی و دو قبلهای؛ نه به این صورت که نیمی از قلب پیامبر به سوی خداست و نیمی به سوی خلق، یک چشمش به حق است و یک چشمش به خلق؛ مهر و محبتش، هدفها و آرزوهایش میان خدا و خلق خدا تقسیم شده است، ابداً.
قرآن کریم میفرماید: خداوند در سینه بشر دو دل قرار نداده که به دو جا بسپارد (ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَینِ فِی جَوْفِهِ)[1]. با یک دل دو دلبر نمیتوان داشت.
پیامبران قهرمانان توحیدند؛ در کار آنها کوچکترین شرکی وجود ندارد، نه شرک در مبدأ و نه شرک در هدف و آرزو و نه شرک در دردمندی. پیامبران به ذره ذره جهان عشق میورزند از آن جهت که همه از او و مظاهر اسماء و صفات اویند.
به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست «2»
عشق اولیای حق به جهان، پرتوی از عشق به حق است نه عشقی در برابر عشق به حق. درد خلقی آنها منبعث از درد حقی آنهاست نه از یک ریشه و منبع دیگر. هدفها و آرزوها و غایات آنها پلههای بالارفتن و بالابردن مردم به سوی غایةالغایات یعنی خداست.