نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 2 صفحه : 281
اقبال میگوید:
نیایش، عمل حیاتی و متعارفی است که به وسیله آن، جزیره کوچک شخصیت ما وضع خود را در کل بزرگتری از حیات اکتشاف میکند [1].
عبادت و پرستش نشاندهنده یک «امکان» و یک «میل» در انسان است:
امکان بیرون رفتن از مرز امور مادی، و میل به پیوستن به افق بالاتر و وسیعتر.
چنین میلی و چنین عشقی از مختصات انسان است. این است که پرستش و نیایش یکی دیگر از ابعاد معنوی روح انسان است.
اما تفاوت انسان در کیفیتِ قرار گرفتن تحت تأثیر جاذبهها و انتخاب یکی از آنها، مطلبی است که در بحث آینده مطرح میشود.
تواناییهای گوناگون انسان
قوّه و نیرو نیازی به تعریف ندارد؛ عاملی که اثری از او ناشی میشود به نام قوّه یا نیرو نامیده میشود. هر موجودی از موجودات جهان منشأ یک یا چند خاصیت و اثر هست؛ لهذا در هر موجودی، اعم از جماد و نبات و حیوان و انسان، قوّه و نیرو وجود دارد. قوّه اگر با شعور و ادراک و خواست توأم باشد به نام «قدرت» و یا «توانایی» نامیده میشود.
یکی دیگر از تفاوتهای حیوان و انسان با گیاه و جماد این است که حیوان و انسان برخلاف جماد و گیاه، پارهای از قوّههای خویش را برحسب میل و شوق و یا ترس و به دنبال «خواست»، اعمال میکند. مثلًا مغناطیس که نیروی کشش آهن دارد به طور خود به خود و به حکم نوعی جبر طبیعی آهن را به سوی خود میکشد.
مغناطیس نه از کار خویش آگاه است و نه میل و شوق یا ترس و بیمش اقتضا کرده است که آهن را به سوی خود بکشد. همچنین است آتش که میسوزاند و گیاه که از زمین میروید و درخت که شکوفه میکند و میوه میدهد.
اما حیوان که راه میرود، به راه رفتن خویش آگاه است و خواسته است که راه