میشود.

صحنه سحره فرعون

یا صحنه سحره فرعون که خیلی عجیب است. سوره اعراف، آیات 113 تا 126 راجع به داستان موسی و فرعون و جمع کردن سحره است تا اینکه موسی آن عصای خودش را انداخت. آنها که خودشان اهل فن بودند فهمیدند این قضیه قضیه دیگری است و این مسئله مسئله جادوگری نیست و آن دعوی که موسی میکند راست است؛ یعنی یکمرتبه در آنجا عامل روحی و فطری دخالت کرد و این سحره که جزء عمله و اکره فرعون و نان خور و از حواشی فرعون بودند، در همان جا بدون اینکه پنهان کنند: فَغُلِبوا هُنالِک وَ انْقَلَبوا صاغِرینَ. وَ الْقِی السَّحَرَةُ ساجِدینَ. قالوا امَنّا بِرَبِّ الْعالَمینَ [1]. به زمین افتادند و سجده کردند، گفتند به ربّ العالمین ایمان آوردیم رَبِّ موسی وَ هارونَ [2] همان خدایی که موسی و هارون معرفی میکنند. قالَ فِرْعَوْنُ امَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ انْ اذَنَ لَکمْ انَّ هذا لَمَکرٌ مَکرْتُموهُ فِی الْمَدینَةِ. فرعون گفت: از من اجازه نگرفتید ایمان آوردید؟ مگر کاری بدون اجازه من میشود؟! این حقهای بوده، نقشهای بوده که شما قبلًا کشیدهاید که موسی بیاید و ... میخواست به مردم بگوید که همان جادو بود، اینها قبلًا توطئه و به نفع موسی تبانی کردند و الّا میتوانستند جادوی موسی را شکست بدهند. انَّ هذا لَمَکرٌ مَکرْتُموهُ فِی الْمَدینَةِ لِتُخْرِجوا مِنْها اهْلَها شما هم با اینها همدست هستید، خواستید که مردم را (به توده و عامه مردم تمسک میکند) از شهر خارج کنید، خلاصه شما میخواهید به زیان مردم کار کنید (خیلی عجیب است). فَسَوْفَ تَعْلَمونَ [3] حالا خواهید دانست؛ شما علیه خلق خدا و مردم قیام کردید، حالا ببینید من چه میکنم. لَاقَطِّعَنَّ ایدِیکمْ وَ ارْجُلَکمْ مِنْ خِلافٍ دست و پای شما را بهطور مخالف میبُرم- که بدترین عقوبتهاست- یعنی یکی از طرف راست یکی از طرف چپ: پای راست و دست چپ یا پای چپ و دست راست. ثُمَّ لَاصَلِّبَنَّکمْ اجْمَعینَ [4]. بعد از این هم شما را بهدار خواهم کشید (آن دارهای قدیم که روی چوب بوده نه با طناب، که شخص را همین جور زنده روی آن میگذاشتند تا چند ساعت یا چند روز خون از بدنش برود و بمیرد).

آنها چه جواب دادند؟ قالوا انّا الی رَبِّنا مُنْقَلِبونَ [5] هرکار دلت میخواهد بکن، ما به سوی