responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 849

نقلی قاعده و ضابطه استنباط کنیم و اسمش را «تاریخ علمی» بگذاریم که قبول داشته باشیم بر اعمال اختیاری و ارادی انسان هم اصل علیت و اصل ضرورت علّی و معلولی و اصل سنخیت علّی و معلولی حاکم است. خود اصل علّیت یعنی یک حادثه بدون علت محال است صورت بگیرد.

اصل ضرورت علّی و معلولی این است که اگر علت تامّه یک شیء وجود پیدا کرد معلولش جبراً و ضرورتاً وجود پیدا میکند. اصل سنخیت علّی و معلولی یعنی اینکه هر علتِ خاص، معلول خاصی میتواند داشته باشد نه هر معلولی، و هر معلولی از یک علت خاص میتواند صادر شود نه از هر علتی.

این اصول در طبیعت بیجان کاملًا جاری است. به حکم اینکه در طبیعت بیجان جاری است ما میتوانیم قاعده و ضابطه کلی در طبیعت بیجان داشته باشیم. مثلًا در گازها، در مایعها، در جامدها (به معنای جمادها) قانون علیت با شاخه هایش حکمفرماست و لهذا ما بهطور قطع میتوانیم قاعده و ضابطه کلی به دست بیاوریم، مثلًا بگوییم مغناطیس با آهن چه رابطهای دارد و بعد قاعده به دست بیاوریم که اگر آهن چنین باشد، مغناطیس چنین باشد و چنین نسبتی میانشان برقرار باشد مغناطیس آن را جذب میکند. این میشود قاعده کلی خلاف ناپذیر. یا آب در چه درجه حرارتی تبدیل به بخار میشود؛ یک قاعده خلاف ناپذیر.

اما در مسائل انسانی چطور؟ مقصود از مسائل انسانی آن مسائلی است که به اراده و اختیار انسان وابستگی دارد. این مستشکل میگوید اراده و اختیار انسان از قانون علیت آزاد است و الّا اگر قانون علیت در مورد اراده و اختیار انسان حاکم باشد پس انسان در کارهای خودش مجبور است و حال آنکه انسان مجبور نیست و اختیار دارد. همین قدر که گفتیم انسان در کارهای خودش اختیار دارد پس قانون علیت نیست، ضرورت علّی و معلولی و سنخیت علّی و معلولی هم نیست.

پس قاعده و ضابطهای وجود ندارد، و چون جامعه را انسانها با اراده و اختیار خودشان میچرخانند و اراده و اختیار حکمفرماست جامعه نمیتواند ضابطه کلی داشته باشد.

تفاوت ضرورت و جبر

ما این مسئله را هم چون در گذشته مطرح کردیم فقط یادآوری میکنیم در حدی که مسائل بعدی خودمان را ذکر کنیم. در محل خودش ذکر کردیم که هر ضرورت علّی و معلولی جبر نیست. فرق است میان ضرورت و آنچه که جبرِ به معنی اجبار نامیده میشود. بسیاری از ضرورتها ناشی از اختیار انسان است؛ نه معنایش این است که جبر حکمفرماست. مثالی از امور اجتماعی ذکر میکنم:

قم الآن جادهای دارد دوطرفه؛ در آن کامیون حرکت میکند، اتوبوس حرکت میکند، سواری هم حرکت میکند. اکنون دارند میان قم و تهران اتوبان میکشند. اتوبان که کشیدند، دیگر اتوبوس آنجا

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 849
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست