responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 819

ضبط شود همان مال خودش در آن ضبط شده، این جز اینکه استعداد ضبط شدن دارد چیز دیگری نیست. انسان هم یک موجودی است که با یک سلسله اعصاب و به گونهای از نظر مادی ساخته شده که همین قدر میدانیم که میتواند ذوق پیدا کند، میتواند فکر پیدا کند، میتواند حساسیت پیدا کند، میتواند گرایش پیدا کند، اما چگونه؟ در هر محیطی که باشد همان گونه. یک آینهای است که میتواند بیرون را منعکس کند. اگر آن را مقابل این خیابان قرار بدهی خیابان را منعکس میکند.

نمیشود گفت که اینجا عوضی منعکس کرده. در مقابل خیابان باید هم خیابان را منعکس کند. در یک اتاق هم در مقابل کتابها قرار بدهی کتابها را منعکس میکند. او جز اینکه باید یک چیزی را منعکس کند کار دیگری ندارد. انسان هم آماده پذیرش ساخته شده است. قلم تاریخ، قلم اجتماع، قلم طبیعت، هر رقمی را که بر او ثبت کرد عوضی ثبت نکرده، یعنی نسبتش با هر رقمی علی السویه است. این از نظر فردی. از نظر اجتماعی هم همینطور است.

ولی نظریه فطری این حرف را نمیزند. میگوید مسئله چیز دیگری است. انسان یک موجودی است در رابطهاش با متن خلقت، در رسالتش با متن خلقت. در نهادش یک سلسله استعدادها نهفته است که آن استعدادها ملاک تکامل واقعی است. تکامل، نسبی نیست واقعی است، در او هست. اگر همان استعدادهای درونی او در وی بشکفد آن وقت این موجود به کمال خودش رسیده است. اگر شکفته نشود مسخ شده. آنوقت «مسخ» معنی پیدا میکند. من نمیفهمم امروزیها که از یک طرف از فطرت نامی نمیبرند و عملًا قائل به فطرت نیستند و از طرف دیگر مسئله مسخ انسان یا از خود بیگانگی انسان را مطرح میکنند [چگونه آن را توجیه میکنند؟] آخر کدام خود؟! این خودی که شما میگویید که از آن خودش دارد بیگانه میشود کدام خود است؟ آن چیزی که میگویید انسان او باید باشد و اگر نبود مسخ شده آن چیست؟

پس این نظریه میگوید درست است که انسان آماده پذیرش افکار گوناگون، اخلاق گوناگون و روشهای عملی گوناگون است اما نسبتش به همه اینها علی السویه نیست. یک سلسله افکار هست که اگر بپذیرد همانی است که میبایست بپذیرد. یک سلسله افکار را اگر بپذیرد از راه خودش منحرف شده و واقعاً غلط و اشتباه است.

آن نظریهای که میگفت نباید به هویتهای ملی دست زده شود و حتی گفته میشد اسلام هم نیامده که دستی به ترکیب هویتهای ملی بزند، زیرا این مثل این است که بخواهد خون مردم را بریزد. چرا خون مردم را بیجهت بریزد؟! به هویتهای ملی نباید دست بزند. این باید سر جای خودش محفوظ بماند. در ماورای هویتهای ملی یعنی با حفظ هویتهای ملی هر حرفی دارد بیاید

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 819
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست