responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 460

لازم و ضروری است بیان میکند: فجور را به او اعلام کرده و تقوا را به او شناسانده است.

انسان یک موجود اجتماعی است نه یک موجود انفرادی، قهراً باید به اصولی مجهز باشد که با آن اصول، زندگی اجتماعیاش هم یک زندگی هدایت شده باشد. ایشان میگویند برای اینکه زندگی فردی و زندگی اجتماعیاش هردو از هدایت کافی بهرهمند باشند، انسان به حسب فطرت خودش به دو دسته معارف احتیاج دارد: یک سلسله معارف اوّلی و ابتدایی که وجود جهان را درک کند و بتواند راجع به وجود جهان استدلال نماید، که اینها میشود اصول جهان بینی. یک سلسله اصول و معارف دیگر که اینها را همیشه ایشان به نام «اصول اعتباری» مینامند راجع به اینکه باید چه کرد و نباید چه کرد. قسمت اول که جهان بینی است این است که جهان چنین است، جهان چنان است، انسان ادراک میکند جهان را آنچنان که هست. و قسمت دوم، اصولی است راجع به اینکه باید چنین کرد و باید چنان کرد. باز مجهز است به یک جهازی از این بایدها.

مجهز بودن انسان به این اصول فطری اهتدائی و هدایتی که او را به آیندهاش پیوند میدهد، انسان را، هم مرتبط میکند به زمان حاضر که دنیا را آنچنان که هست میبیند، و هم مرتبط میکند به آینده خودش که همان هدایت به آینده است که به سوی آینده خودش حرکت میکند. این اجمالی بود از آن بحث.

حال روی اصول فطری، تکامل انسان یک تکامل هدایت شده است نه اینطور که اینها میگویند یک تکامل کورکورانه جبری، یعنی بدون اینکه انسان به سوی آینده هدایت بشود و بدون اینکه با آن جهازاتی که مجهز به آنهاست خودش گام بردارد و برود، یک قوه مادی جبری، خواسته یا ناخواسته و بلکه ناخواسته، به زور و جبر و کورکورانه او را به سویی میکشاند که نتیجهاش تکامل است؛ آنطور که اینها دارند تکامل را توجیه میکنند.

پس ببینید، از این حرفی که اینها در باب تکامل ابزار تولید میزنند [نتیجه گرفته میشود] [1] که ما تکامل تاریخ انسان را در واقع در غیاب انسان توجیه میکنیم. حالا بعد اینها دائماً ادعا میکنند که مارکس گفته است تاریخ انسان به دست انسان ساخته میشود. البته این را در مقابل نظر کسانی که میگویند تاریخ انسان را فقط محیط جغرافیایی میسازد یا تاریخ انسان را شخصیتها میسازند نه توده انسانها، میشود یک حرفی در نظر گرفت که نه، آن که شما میگویید نیست، خود انسانها دخیلاند، انسان است و فکرش. اما وقتی که خود فکر یک انعطاف ساده و تابعی باشد از یک متغیر دیگر (به قول خود اینها) که تکامل ابزار است نقش انسان نقش درجه دوم میشود؛ یعنی ناچار باید ابزار تولید را به عنوان یک ماده متکامل (نه مادهای که به دست انسان تکامل پیدا


[1] [افتادگی از نوار است.]

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 460
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست