responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 345

بطلان نظریه ماتریالیستها

همان طوری که آن نظریه متکلمین یعنی الغاء علل زمانی و علل مادی باطل است، به همان اندازه قبول کردن علل مادی و نفی کردن علت مافوق مادی باطل است، برای این که علل مادی حداکثرْ شرایط را به وجود میآورند. همان قضیه «بِهِ» است که در قرآن میگوید. این علتی که خودش به قول شما جهان را خلق میکند (آن مادیت قدیم که ملغی شد، مادیت جدید آمده) این چیزی که آن دیگری را خلق میکند، در مرتبه بعد آیا خودش با مخلوق خودش وجود دارد یا خودش از این طرف معدوم میشود، از آن طرف مخلوقش به وجود میآید؟ وقتی که عالم را از طریق حرکت توجیه کردیم و گفتیم حرکت در درون اشیاء وجود دارد، معنایش این است: این چیزی که ما خیال میکنیم که در لحظه قبل بوده، در لحظه بعد هم هست. خودتان میگویید (هراکلیت هم همین حرف را گفته) که هیچ چیزی در دو لحظه وجود ندارد. وقتی چیزی در دو لحظه وجود ندارد پس این علتِ در لحظه قبل، علت در لحظه قبل است، معلول در لحظه بعد. محال است که علت بتواند واقعاً علت باشد یعنی تمامْ علت یک شیء نیازمند به علت باشد ولی وجود این برابر باشد با عدم آن، یعنی همسایه باشد با عدم آن، چون اینها یک آن و یک لحظه هم با همدیگر نیستند. آن وقت وجود و عدم این علت، اگر علت دیگری نباشد، علی السویه میشود؛ مگر این که این را فقط به صورت یک علت مادی و استعدادی بدانیم یعنی علتی که امکان وجود این را فراهم میکند، که تازه از یک علتی که ازلًا و ابداً وجود دارد فیض وجود به اشیاء میرسد؛ و لهذا فلاسفه آن علل مادی را، آنچه که اینها اسمش را «پیوستگی» میگذارند، اصطلاحاً «علل عرضی» یا «علل زمانی» مینامند، یعنی علتهایی که علت در عرض وجود معلول است بدون این که وجودی راقیتر و عالیتر از معلول خودش داشته باشد بلکه احیاناً وجودی دانیتر از آن دارد؛ و آن عللی که محیط بر معلولات هستند آنها را «علل طولی» مینامند.

پس این نتیجه گیریای که اینها کردهاند به این دلیل غلط است؛ و بعلاوه در جلسه پیش گفتیم هگل روی مبنای خودش میتواند این مطلب را بیان کند که ضدی ضد خود را نتیجه میدهد، چون مبنای او «وحدت معقول و موجود» است. درباره عملیاتی که در ذهن واقع میشود، چون ذهن را با عین یکی میداند، میگوید عین هم این است. شما همیشه در خارج میگویید علت و معلول و در ذهن میگویید استدلال و نتیجه؛ میگویید ذهن استدلال میکند، ولی خارج را که نمیگویید استدلال میکند. ما استدلال را به اصطلاح از معقولات ثانیه منطقی میدانیم. ولی هگل میگوید اصلًا این حرفها دروغ است. هرچه در ذهن است عین همان در خارج است. اگر کلی در ذهن است، کلی همچنین در خارج است. اگر نوعیت و جنسیت در ذهن است، عین همانها در خارج است. اگر قیاس در ذهن است، قیاس در خارج است. اگر استدلال در ذهن است، استدلال در

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 345
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست