responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 301

میکنیم که موجود زنده یک مدتی رو به رشد میرود بعد رو به تنزل، اتفاقاً از همان اول که متولد میشود دارد پیر میشود. در مدتی هم که رو به جوانی میرود باز رو به پیری میرود، یعنی همانچه که در فیزیک «کهولت» مینامند که موجود زنده تعادل خودش را از دست میدهد، همان حالت که مصرفش بیش از گرفتنش است، از همان اول شروع میشود و لهذا این اصل را که انسان از اول که متولد میشود رو به مرگ میرود، اینها به این معنا توجیه میکنند، میگویند واقعاً مرگ یک امری است تدریجی نه دفعی و از همان لحظه تولد هم واقعاً مرگ شروع میشود. اگر این حرف را هم کسی بگوید باز [طبق] حرف آقای هگل ما سه دوره نداریم، حتی در مورد جاندار.

آنهایی که این حرف را در مورد جاندارها میگویند قهراً در مورد بیجانها هم میگویند. پس چه جاندار و چه بیجان دو دوره بیشتر ندارد، تولد همان و تنزل همان. چون این بحث یک بحث علمی است و زیاد فلسفی نیست علما حق دارند این ایراد را به هگل بگیرند.

بعد مؤلف مدعی است که ما باید این دو مضمون اصلی اندیشه هگل را به عقد یکدیگر در بیاوریم، ولی نمیگوید چگونه به عقد یکدیگر در بیاوریم که اینها به عقد یکدیگر در نمیآیند.

مطلب دوم هگل همان سه پایه است. همان طوری که در پاورقی میگوید این سه پایه هم سابقه دارد و از ابتکارات هگل نیست. معاصران او که کمی قبل از وی بودهاند مثل شلینگ و فیخته این نظریات را تا حدی گفته بودند، و آن همان مسئله تز و آنتی تز و سنتز است که در آن نظریه نه تنها این سه دوره نیست، بلکه نفی این سه دوره است، یعنی در آن نظریه تولد است و رشد، دیگر تنزل وجود ندارد. درست توجه کنید. اینها را مؤلف آنطور که باید توضیح نداده است و حال آنکه اگر ما باشیم و همین علوم طبیعی، علوم طبیعی این حرفها را قبول ندارد. همانهایی که این فلسفه را انکار میکنند میگویند قضیه اینطور نیست، چه کسی چنین چیزی میگوید که هر چیزی که پیدا شد بعد تبدیل به ضد خودش میشود، بعد تبدیل به سنتز میشود و سنتز مرحله عالیتر است؟ اگر اینطور باشد باید اصل آنتروپی در عالم وجود نداشته باشد، یعنی باید کهولتی در عالم نباشد.

هرگز چنین چیزی نیست. کی چنین چیزی هست که یک شیء به این صورت تبدیل میشود؟! مسئله بقای نوع در جاندارها مسئله دیگری است. این را به این صورت بیان کردن غلط است. اگر پدری و مادری تولید فرزند میکنند و بعد این فرزند باقی میماند اولًا این معنایش این نیست که اینها واقعاً تکامل پیدا کرده و رفتهاند. اینها که تکامل پیدا نکردهاند، اینها فانی شدهاند، یک موجود جدیدی از نو به وجود آمده. والّا ممکن است یک پدر ده فرزند داشته باشد، آیا میتوانیم بگوییم شیء واحد در ده شاخه دارد تکامل پیدا میکند؟! این بقای نوع است نه بقای فرد و حال آنکه این تکاملی که اینها میگویند به صورت تکامل فرد باید توجیه بشود. به صورت بقای فرد اصلًا در عالم چنین جریانی وجود ندارد.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 301
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست