responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 253

سنتهاست. بشر قبل از دوره قرن هجدهم این آزادی را نداشت، یعنی این آگاهی را نداشت که میشود در مقابل سنتها قیام کرد و انسان آگاهانه خود واضع قانون باشد. فکر میکرد هرچه که سنت است لازم الاتباع است؛ همین چیزی که ما در اکثر مردم میبینیم و در قرآن از آن تعبیر به تبعیت آباء شده است و ما به آن «تقلید» [1] میگوییم (تقلیدِ به این معنا). انّا وَجَدْنا ابائَنا عَلی امَّةٍ وَ انّا عَلی اثارِهِمْ مُقْتَدونَ [2]. گذشتگان چنین میکردند ما هم باید چنین کنیم، مگر میشود چنین نکرد؟! رسم است. در طبقات ضعیف [از نظر فکری] این حرفها هست. تا میگویی فلان کار را نکن، میگوید: آقا رسم است دیگر. مثلًا در عروسی یا عزایشان تا یک چیزی میگویی، میگوید: آقا رسم است دیگر، رسم را که نمیشود کاری کرد. در طبقه متجدد نیز «مد» یعنی رسم جدید مطرح است. او هم تابع رسم و سنت است، این هم تابع رسم و سنت. در این که هر دو اسیر سنتها هستند فرقی نیست منتها او به سنت کهن چسبیده، این به سنت جدید، و هر دو اسارت است.

می گوید: «این مرحله آزادی به آنجا رسید که انسان سنتهای کهن را برای خودش کافی ندید و تصمیم گرفت که خود، آگاهانه برای خود وضع قانون کند.» یعنی با به کار بستن عقل ببیند این سنتهایی که وجود دارد درست است یا درست نیست. بعد قوانین را براساس آنچه که عقل تشخیص میدهد و میپذیرد، قرار بدهد. این هم یک مرحله از آگاهی. بعد میگوید:

انتقال از قرن هجدهم به دنیای کنونی، طولانی و تدریجی بود. فیلسوفان مبرّز این تحول، هگل و مارکس بودند و عقاید هرکدام، از یکی از مکاتب فکری دوگانه الهی و عقلی سرچشمه میگرفت. ریشه افکار هگل در قوانین آسمانی متمدن و قوانین عقلی استوار بود.

روح جهانی هگل با یک دست پروردگار و با دست دیگر عقل را محکم چسبیده است.

می گوید فیلسوفان مبرّز اینها این دو نفر هستند که استاد و شاگرد میباشند: هگل و مارکس.

میخواهد بگوید که گرایش هردوی اینها به قوانین عقلی است؛ یعنی اینها گرایش به عقل پیدا کردند، گرایششان هرچه بیشتر به عقل شد و قهراً این گرایش به سوی آگاهی بود با این تفاوت که گرایش هگل گرایش الهی و عقلی است [و گرایش مارکس گرایش صرفاً عقلی.] در مسیحیت، الهی بودن و عقلی بودن دو امر متضاد است، یعنی عقل و ایمان دو قطب مخالف یکدیگر و غیر قابل جمعاند. میگوید هگل در یک دست پروردگار را داشت و در دست دیگر عقل را، میخواست


[1] خودآگاهی در مقابل سنتها همان است که قرآن از آن به طرد تقلید تعبیر میکند.

[2] زخرف/ 23.

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 253
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست