responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 131

تصور ابتدایی هر انسانی قهراً اینجور خواهد بود که جامعه یک امر اعتباری است، یعنی انسان را بیشتر به عنوان یک پدیده طبیعی میبینند: یک عده موجوداتی انسان به دنیا میآیند ولی همانطور که گوسفندها نمیتوانند تنها زندگی کنند انسانها هم نمیتوانند تنها زندگی کنند، با هم زندگی میکنند. حداکثر، تقسیم کار صورت میگیرد، کارها را میان همدیگر تقسیم میکنند و دیگر بیش از این نیست.

نظریه دورکهیم

نظریه جدیدی پیدا شده است که در ابتدا خیلی عجیب به نظر میآید. این نظریه را به دورکهیم معروف نسبت میدهند و از او نقل میکنند. او گفته است که جامعه یک مرکب حقیقی است. (و حتی دیدم که به همین ترکیبهای شیمیایی و طبیعی مثال زده.) آنها که شما میبینید مستقل از همدیگرند تنها و جسمها هستند. انسان که به تنش انسان نیست، انسان به شخصیت خودش انسان است. بحث روی «من» انسانهاست نه روی «تن» انسانها. شک ندارد که اگر تن انسانها را در نظر بگیرید هرگز تن انسانها با همدیگر مثل اکسیژن و ئیدروژن که با هم ترکیب میشوند در جامعه ترکیب نمیشوند، ولی اگر «من» انسانها و روح انسانها را در نظر بگیرید مرکب است؛ یعنی این «من» ی که الآن من دارم، اگر من در جامعه نبودم این «من» این «من» نبود، «منِ» انفرادی من چیز دیگری بود. ولی در اثر تأثیری که از جامعه پذیرفتهام (تلقینات، تعلیمات، تربیتها) و به نوبه خودم اثر روی دیگران گذاشتهام، من امروز یک «من» ی پیدا کردهام. این «منِ» حاضر من نتیجه یک رابطه متقابل میان من و سایر افراد جامعه است؛ یعنی اگر بخواهیم نظر به این «من» و این شخصیت بکنیم، این «من» و شخصیت یک امر مجزا از دیگران نیست.

آنگاه میگویند فرهنگ بشری ملاک وحدت بشریت است و چون هر قومی یک فرهنگ مخصوص به خود دارد پس هر قومی یک روح اجتماعی مخصوص به خود دارد. و فرهنگ مشترک یک قوم یعنی اینکه مثلًا من و شما و اینهایی که اینجا هستیم معتقدات مشترکی داریم، تعلیمات مشترکی داریم، احساسات مشترکی داریم که روح ما را یکجور ساخته است. این امر در واقع به منزله روح آن جامعه است. فرهنگ هر جامعهای روح آن جامعه است و افراد به منزله اعضای این اندام هستند و لهذا آمدند اینجور ادعا کردند (حتی تعبیر را از آن بالاتر بردند)، نگفتند آیا فرد جامعه را میسازد یا جامعه فرد را میسازد؟ گفتند آیا فرد حقیقی است و جامعه انتزاعی و اعتباری، یا جامعه حقیقی است و فرد انتزاعی؟ اینها حتی انتخاب میکنند که جامعه حقیقی است و فرد انتزاعی. روی این حساب از جنبه منش، از جنبه «من» و شخصیت- نه از جنبه زیستی- همه مسائلی را که قبلًا در حوزه روان شناسی میدانستند داخل حوزه جامعه شناسی کردند. زیرا

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 131
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست