responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 120

استاد: قهراً اینطور است و لهذا میبینید نقل هر مقدار که واسطهاش بیشتر باشد ضعیفتر است.

علمای حدیث ما هم اگر دو حدیث با یکدیگر متعارض باشند آن را که سندش کوتاهتر است ترجیح میدهند بر آن که سندش بلندتر است. مثلًا حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل میشود، راوی هم معتبر است ولی احادیث با یکدیگر متعارضند. اما این حدیث را آقای زید نقل کرده از عمرو از بکر از امام صادق علیه السلام (با سه واسطه)، دیگری را حسن نقل کرده از احمد از محمود از ابوالقاسم از جعفر از محمد از امام صادق علیه السلام (با شش واسطه). اینها اشخاص معتبری هستند، آنها هم اشخاص معتبری هستند ولی چون آن کمتر سند خورده معتبرتر است (قلّت سند)، زیرا هرچه بیشتر واسطه بخورد قهراً ضعیفتر میشود. گذشته از مسئله تعمّد، احتمال اشتباه بیشتر است.

احتمال تصرف آگاهانه یا ناآگاهانه بیشتر است.

مسئله ارزش تاریخ به هر حال مسئله مهمی است که در گذشته هم در بارهاش بحث کردیم.

اینها، حتی خود همین آقای «ای اچ کار»، روی مسئله صداقت وجدان بشر هیچ تکیهای ندارند؛ یعنی تقریباً نظیر مارکسیستها [میگویند] به وجدان بشر هیچ نمیشود اعتماد کرد، هر مورخی در هر شرایطی که قرار داشته باشد تاریخ را از دید خودش مینویسد و تحت تأثیر تعصبات و اغراض خودش قرار میگیرد و قهراً این امر کار را مشکل و دشوار میکند.

پاسخ به نظریه بی ارزشی تاریخ

شک ندارد که این حرف تا اندازهای درست است ولی به این شدت قطعاً درست نیست. این مطلب را از دو نظر باید مورد دقت قرار داد. (ببینید همینطور هست یا نیست). یکی اینکه همیشه انسانها اینجور نیستند. کثیراً اینطور است که افرادی آنچنان پایبند وجدان خود هستند که عاری از اغراض و تعصبات و منافع خود وقایع را آنچنان که هست مینویسند.

در آن قضایای تقریباً چهل سال پیش مسجد گوهرشاد چون در فریمان ما هم بلوا و آشوبی شد، بعد از آن قضایا جزء کسانی که آنها را گرفتند و به زندان بردند ابوی ما بودند. البته بعد از حدود یک ماه قرار منع تعقیب صادر شد و آزاد شدند. بعد دومرتبه یک بار دیگر همان اشخاص را تحت تعقیب قرار دادند، یعنی آن محاکمهها همه مورد اتهام قرار گرفت. دفعه دوم را اخوی بزرگ ما میگفت من آنجا بودم. (دفعه اول را من هم یادم است، بچه بودم). وقتی ابوی ما آمدند، گفتند من رفتم آنجا و آنها گفتند بردار بنویس. با خود گفتم: النَّجاةُ فِی الصِّدْقِ، حقیقت را باید نوشت، هرچه بود نوشتم. (ابوی ما اینجور بودند که غیر از راستی اصلًا به زبانشان نمیآمد.) این دفعه دوم که یک بازرس مخصوص از تهران آورده بودند و خود رضاشاه یک بازرس مورد اعتماد را فرستاده

نام کتاب : مجموعه آثار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 15  صفحه : 120
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست