سومین مرحله تسلیم، تسلیم قلب است. حقیقت ایمان تسلیم قلب است، تسلیم زبان یا تسلیم فکر و عقل اگر با تسلیم قلب توأم نباشد ایمان نیست. تسلیم قلب مساوی است با تسلیم سراسر وجود انسان و نفی هرگونه جحود و عناد.
ممکن است کسی در مقابل یک فکر، حتی از لحاظ عقلی و منطقی تسلیم گردد ولی روحش تسلیم نگردد. آنجا که شخص از روی تعصب، عناد و لجاج میورزد و یا به خاطر منافع شخصی زیر بار حقیقت نمیرود، فکر و عقل و اندیشهاش تسلیم است اما روحش متمرّد و طاغی و فاقد تسلیم است و به همین دلیل فاقد ایمان است، زیرا حقیقت ایمان همان تسلیم دل و جان است.
خدای متعال میفرماید:
یا ایها الّذین آمنوا ادخلوا فی السّلم کافّة و لا تتّبعوا خطوات الشّیطان[2].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، در قلعه سلم داخل شوید و گامهای شیطان را پیروی نکنید.»
یعنی روحتان با عقلتان جنگ نکند، احساساتتان با ادراکاتتان ستیز ننماید.
داستان شیطان که در قرآن کریم آمده است نمونهای از کفر قلب و تسلیم عقل است. شیطان خدا را میشناخت، به روز رستاخیز نیز اعتقاد داشت، پیامبران و اوصیاء پیامبران را نیز کاملا میشناخت و به مقام آنها اعتراف داشت، در عین حال خدا او را کافر نامیده و دربارهاش فرموده است: