و دلیل بر شناخت وی انبیاء و معصومین را این است که گفت:
فبعزّتک لاغوینّهم اجمعین الّا عبادک منهم المخلصین[3].
«به عزّت تو قسم که همه فرزندان آدم را گمراه میسازم مگر بندگان خالص شدهات را».
مراد از بندگان خالص شده که نه تنها عملشان مخلصانه است بلکه سراسر وجودشان از غیر خدا پاک و آزاد است، اولیاء خدا و معصومین از گناهند؛ شیطان آنان را نیز میشناخته است و به عصمت آنان هم معتقد بوده است.
قرآن در عین اینکه شیطان را شناسای همه این مقامات معرفی میکند او را کافر میخواند و کافر میشناسد؛ پس معلوم میشود: تنها شناسایی و معرفت، یعنی تسلیم فکر و ادراک، برای اینکه موجودی مؤمن شناخته شود کافی نیست، چیز دیگر لازم است.
از نظر منطق قرآن چرا شیطان با اینهمه شناساییها، از کافران محسوب گشته است؟
معلوم است، برای اینکه در عین قبول ادراکاتش حقیقت را، احساساتش به ستیزه برخاست، دلش در برابر درک عقلش قیام کرد، از قبول حقیقت اباء و استکبار نمود، تسلیم قلب نداشت.