responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عرفان حافظ ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 79

مسئله عیش نقد و این حرفها را یک نوع لاابالیگری و لاقیدیگری خاصی توجیه میکند، به شکل عجیبی. توضیح اینکه حافظ در زندگیاش معلوم نیست که چکاره بوده است. اغلب از همان مقدمهای که محمد گلندام نوشته است استنباط میکنند. یک جملهای آنجا هست که نسخ، متعدد نوشته و به دو تعبیر گفتهاند. از یک تعبیر استفاده میشود که شغل دولت داشته است. میگوید او نمیرسید که دیوان خودش را تنظیم کند، از شدت اشتغال به مطالعه کشّاف و مصباح و مطالع و مفتاح و ... بعد یک جملهای دارد که این جمله را نسخ، متعدد نوشتهاند. بنابر یک تعبیر میرساند که شغل دولت داشته، ولی البته هیچ معلوم نیست که اینطور باشد. از بعضی شعرهای حافظ معلوم میشود که این مسئله «دم غنیمت شمردن» فقط مربوط به خودش هم نیست، درست مثل این کارمندهای لاابالی دولت که یک ماه میروند کارمندی میکنند، منتظر اول ماهند که بیاید، تا حقوق را میگیرند چند روزه آن را صرف عیاشی و الدنگی میکنند و بعد تا آخر ماه با جیب خالی میگذرانند. میگوید:

رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید

وظیفهگر برسد مصرفش گل است و نبید [1]

.

و نظیر این باز هم هست.

حالا ببینید حافظی که اینها ساختهاند چه مکتبی به ما تحویل میدهد و ما از او چه میتوانیم بیاموزیم؟!.

ب . شاهدبازی

. یکی دیگر از آن چیزهایی که استفاده میشود مسئله شاهدبازی است. در


[1] گور پدر زن و بچه.

نام کتاب : عرفان حافظ ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 79
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست