responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عرفان حافظ ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 133

به روی انسان باز شود، از درون خودش تمام عالم [را شهود میکند.] درون انسان دروازهای است به روی همه هستی و همه جهان، چون از اینجا این در به روی حق باز میشود و حق را که انسان ببیند همه چیز را میبیند. حافظ در اینجا خیلی شاهکار به خرج داده، یکی آن غزل معروفش است که میگوید:

سالها دل طلب جام جم از ما میکرد

وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است [1]

طلب از گمشدگان لب دریا میکرد

بیدلی در همه احوال خدا با او بود

او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد [2]

مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش

کو به تأیید نظر حل معما میکرد

دیدمش خرّم و خندان قدح باده به دست

واندر آن آینه صدگونه تماشا میکرد

«قدح باده» بدون شک یعنی قلب خودش، یعنی پیر مغان در قلب خودش مطالعه میکرد.

گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم

گفت آن روز که این گنبد مینا میکرد


[1] یعنی خدا

[2] سؤال: در بیت «گوهری کز صدف ...» خدا را خارج از کون و مکان میداند ولی در شعر بعدش میگوید: «بیدلی در همه احوال خدا با او بود» آیا این تناقض نیست؟.

پاسخ: نه، چون خدا در صدف کون و مکان نیست، دل هم خارج از صدف کون و مکان است.

نام کتاب : عرفان حافظ ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 133
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست