responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عرفان حافظ ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 134

از اینجاها آدم میفهمد که جام حافظ، میحافظ، پیر مغان، اینها چه معنی میدهد.

این همه شعبدهها عقل که میکرد اینجا

سامری پیش عصا و ید بیضا میکرد

این، تحقیر عقل است در مقابل عشق. عقل در مقابل عشق چه میتواند بکند؟ عقل، سامری است در مقابل عشق که موسی است.

گفت آن یار کزو گشت سردار بلند

جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد

داستان حلّاج را میخواهد بگوید که او رسیده بود به همان مرحلهای که پیر مغان رسیده بود که در آنجا دیگر خودش فانی بود و او خود را نمیدید، او «ا نَا» که میگفت حلّاج نبود که «انا» میگفت، او ذات حق بود که «انا» میگفت ولی مردم که نمیتوانستند تحمل کنند. این سِر را او نباید آشکار میکرد و آشکار کرد و غیرت حق او را بهدار آویخت. «جرمش» میخواهد بگوید جرمش پیش حق این بود نه جرمش پیش مردم.

گفت آن یار کزو گشت سردار بلند

جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد

فیض روح القدس ار باز [1] مدد فرماید

دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد

.

اگر فیض الهی، عنایت الهی برسد [دیگران هم آنچه را که حضرت مسیح انجام میداد انجام میدهند؛] آن معجزههای عیسوی در اثر اتصال به حق است.


[1] یا «یار» ولی اغلب «باز» مینویسند.

نام کتاب : عرفان حافظ ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 134
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست