responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 9  صفحه : 165

قبيل عروةالوثقی و از کتابهای فارسی اخلاقی کاملًا استفاده میکردند؛ و هيچ نمیگذاشت که اينها دست از کارشان بردارند. با ما میرفت هيزمکشی؛ عصر که از هيزمکشی برمیگشت میآمد در جلسه. همين که اينها را خوب آماده کرد و واقعاً ساخت و به اينها يک معلومات حسابی داد که مسائل را خوب ياد گرفتند در حد يک مسألهدانی که مثلًا عروةالوثقی را بفهمد، اخلاق را خوب ياد گرفتند در حدی که يک جامعالسعادات را بتوانند بفهمند و بخوانند و معنی کنند، کمی از تاريخ اسلام و تفسير و امثال اينها را خوانده باشند، همين که اينها را ساخت، گفت هرکدام از شما بايد جلسه تشکيل بدهيد. اينها را در اين شهر پخش کرد و باز هرکدامشان يک عده ديگر را مثل او پيدا کردند. نمیدانم هنوز هم ادامه دارد يا نه. نجفآباد به اين صورت درآمد که در هر گوشهای از اين شهر يا نيمهشهر جلسهای بود و فردی مردم را اداره میکرد، کسی که از خود مردم بود و همان برنامه او را اجرا میکرد و اين مرد- خدا او را بيامرزد- واقعاً توانست يک تحولی در يک شهر به وجود بياورد. اين خودش يک تجربه است.

و او به قدری آدم سادهزيستی بود و به قدری در تشريفات زندگی لاقيد بود که حيرتآور بود و برای مثل ما قابل تحمل نيست. مثلًا ديده شده بود که اگر چيزی پيدا نمیکرد که الاغش را ببندد عمامهاش را باز میکرد به گردن او میبست و سر آن را به درخت میبست يا گاهی عمامهاش را باز میکرد به سر الاغ میبست و مثل يک افسار درست میکرد. اين قدر در زندگی بیتشريفات و لاقيد و بیاعتنا بود! و کوشش میکرد خودش را با مردم يکی کند. يکی کرد و توانست مردمی را حرکت بدهد. اين [قضيه] از همان سالها- که الآن نزديک سی و شش سال میگذرد- برای من يک تجربه خيلی عينی بود که اگر کسی واقعاً

نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 9  صفحه : 165
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست