responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 9  صفحه : 148

و چنين طمعی دارند، پيغمبر با اينها چگونه رفتار کند و در جواب آنها چه بگويد؟ میگويد رهايشان کن! اينکه میگويد به حالی که دارند رهايشان کن، حالی که دارند چيست؟ فَذَرْهُمْ يَخوضوا وَ يَلْعَبوا حَتّی يُلاقوا يَوْمَهُمُ الَّذی يوعَدونَ رهايشان کن، بگذار فرو روند در آنچه فرو رفتهاند؛ بگذار دل خودشان را به همين ملعبههايی که دارند و بازيچههای دنيوی که به آنها دل خوش کردهاند خوش کنند تا آن روزی که وعده داده میشوند.

اين تهديد است. «فَذَرْهُمْ» نه معنايش اين است که ای پيغمبر! تو در صدد هدايت آنها بر نيا. پيغمبر کارش هدايت کردن مردم است. وقتی که میگويد رهايشان کن، معنايش اين است که تو وظيفه خودت را انجام بده، غصه اينها را نخور؛ اين آينده را برای اينها بيان کن: تا آن روزی که وعده داده میشوند، ايعاد میشوند.يوعَدون (وعده داده میشوند) اينجا ظاهراً از «ايعاد» باشد، يعنی روزی که ايعاد میشوند.

ايعاد همان وعده کيفر است. بگذار به آن روز خاص خود- آن روزی که به کيفر اعمال خودشان میرسند- برسند و آن روز را ملاقات کنند.يَوْمَ يَخْرُجونَ مِنَ الْاجْداثِ سِراعاً کانَّهُمْ الی نُصُبٍ يوفِضونَ آن روزی که از قبرها به سرعت بپا میخيزند و میدوند به سوی مقصدی که بايد بدوند. مثل مردمی که يک جا برايشان علامت راه معين کردهاند [و به سوی آن میدوند.]

«نُصُب» علامت راهها بوده که در قديم- که جادههای امروز نبود- در بيابانها وجود داشت. در جادههايی که زياد رفت و آمد میشد همان اثر رفت و آمد قدمها و حرکت حيوانات و سُم اسب و قاطر و الاغ و غيره يک اثر راه به وجود میآورد. ولی در جادههايی که [رفت و آمد زياد] نبود، اين مقدار علامت هم نبود. جاده شوسه هم که وجود نداشت. بنابراين اگر کسی میخواست از نقطهای به نقطهای برود همه راه برای او بيابان قَفْر بود. علامات میگذاشتند؛ مخصوصاً در عربستان که زمينها

نام کتاب : آشنایی با قرآن ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 9  صفحه : 148
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست